مطالعه تطبیقی دو حکایت با درو نمایه جدال از سعدی و بازنمود آنها در دو نگاره از کمال الدین بهزاد و رضا عباسی با نظر به مبانی بینامتنیت

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 435

This Paper With 12 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_BAGH-14-55_005

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

Abstract:

نگارگری و ادبیات ب هعنوان دو گنجینه اصلی هنر ایرانی در طول تاریخ پیوندی قوی داشته اند و شناخت هرچه بهتر آنهاموجب ارتقای سطح فرهنگی و هویتی ایرانی-اسلامی خواهد شد. با توجه دقیق به وضع موجود و پژوهش های قابل دسترس،می توان دریافت که انتخاب موضوعی واحد در هر دو حوزه، مقوله ای است که کمتر به آن پرداخته شده است. ضرورت اینتحقیق دستیابی به شناخت عمیق در راستای شفاف سازی روابط پنهان بین دو مقوله نگارگری و ادبیات و درک روابطانسانی و اجتماعی حاکم بر فضای روحی هنرمندان این دو حوزه است. لذا این پژوهش با مطالعه موردی و تطبیقی دو نگاره، مجادله ای در حضور قاضی و جدال سعدی با مدعی از دو نگارگر بنام ایران، کمال الدین بهزاد و رضا عباسی با موضوعواحد جدال که هر دو بازتابی از داستان های سعدی شیرازی با عناوین ذکرشده است، سعی در بررسی این فرضیه داردکه با توجه به تقدم زمانی نگاره جدال کمال الدین بهزاد، امکان الگوگیری رضاعباسی از کمال الدین بهزاد در هر دو مرحلهانتخاب موضوع اثر و نیز نحوه بازتاب وجود دارد. مهم ترین هدف پژوهش حاضر، تحلیل تاثیرگذاری ها و تاثیرپذیری هایدو نگاره و تبیین میزان موفقیت هر نگاره در بازنمود درون مایه حکایت مربوط به هر اثر، در کنار نوآوری ها و ترفندهایهنری برآمده از روحیات و مهارت های هریک از آنها است. همچنین ازجمله اهداف ویژه می توان به مستندنگاری دقیقنمونه های مورد مطالعه و تحلیل ویژگی های اصلی دو اثر نگارگری بر مبنای نحوه بازنمود هر نگاره اشاره کرد. مراحل مذکورزمینه ساز پاسخ به این پرسش اصلی است که : از میان دو نگاره متعلق به کمال الدین بهزاد و رضاعباسی، کدام یک میزانبیشتری از تناسب با متن حکایت مرجع و نوآوری را در اثر خویش به کاربرده اند پژوهش فرضیه محور حاضر با روشتوصیفی– تحلیلی و با رویکرد تطبیقی با نظر به مبانی بینامتنیت به انجام رسیده است یافته های پژوهش حاضر گویایآن است که هر دو هنرمند میزان قابل توجه و تقریبا برابری از نوآوری و همچنین تعهد نسبت به داستان مرجع را در آثارخویش به کاربرده اند، لیکن بر اساس مشخصه های اصلی، نگاره رضا عباسی بازتاب رساتری از داستان مربوط به نگاره خود رادارد. لازم به ذکر است که یافته های پژوهش همچنین مبین اثبات بخشی از فرضیه و رد قسمتی از آن بوده و به نوعی امکانالگوگیری رضا عباسی از نگاره کمال الدین بهزاد برای خلق نگاره خود را کم رنگ می داند.

Authors

محی الدین آقاداودی

پژوهشگر دکتری تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی، دانشگاه شاهد. تهران

مهدی دوازده امامی

پژوهشگر دکتری پژوهش هنر. دانشگاه هنر اصفهان

محسن محمدی فشارکی

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان