تاثیرات درک متقابل کارگر و کارفرما در کارخانه سیمان تهران بر بهره وری و عدالت اجتماعی کارگران با رویکرد همکنش گرایی نمادی

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 475

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

IRMF01_160

تاریخ نمایه سازی: 6 اسفند 1398

Abstract:

در گذشته الگوی کار و همکنشی کارگران و کارفرمایان به دلیل رضایت دوجانبه از اشتغال در کارخانه سیمان یکی از موضوعات قابل توجه بوده است.پس از چند ده ه رونق تولید در این کارخانه و اشتغال نسل دوم کارگران،شرایط کارخانه به تدریج تغییر کرد و این امر با افول معیشت کارگران سیمان تهران متقارن شد. علاوه بر شرایطی که باعث گردید رضایت کارگران از کار در کارخانه کاهش یابد، با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی کشور در گذشته و حال، مولفه های دیگری میتوانند مواجه ه با این تحولات را آسانتر کنند و یا به شدت گرفتن این نارضایتی ها منجر گردند. این پژوهش گفتمان و درک متقابل بین کارگر و کارفرما را بر روی تعدادی از کارگران و مدیران کارخانه سیمان تهران بررسی و زمینه های پیدایش و فقدان این همفهمی را به عنوان یک کنش پیوسته بررسی میکند. درک اینکه، کارفرما و کارگر هر دو منافعی دارند که باید توسط طرفین شناخته شود گوهر این پژوهش است.کشف، شناخت و بررسی نقش زمینه ها و عناصر محیطی و تاریخی همچون آموزش و ساخت سرسخت و همچنین شناخت رابطه کارگری و کارفرمایی در جهت همفهمی از اهداف این پژوهش میباشد. این مطالعه، میدانی با راهبرد استقرایی و کنشپژوهی که رویکردی کیفی و طبیعت گرایانه است، انجام گردید و از ابزارهای مشاهده غیررسمی، به صورت شرکت کامل پژوهشگر و همچنین مصاحبه رسمی و غیررسمی بهره گرفته شد، و در تحلیل داده ها از تحلیل موقعیت و تحلیل کیفی مصاحبها استفاده گردید. این پژوهش به چند نتیجه زیر دست یافت که عبارتند از: مطالبات کارگری عموما۰ اقتصادی بوده و ارتباطی بین مطالبات کارگران و نارضایتی سیاسی دیده نمی شود. تعصب و تعلق خاطر به کار و کارخانه ارتباط مستقیم با رضایت و رفاه نسبی کارگران دارد. چانهزنی و فهم مشترک بین کارگر و کارفرما به صورت سیستماتیک و پیشبینی شده که همان سندیکا است در ساختار وجود ندارد. بعضی از افعال به شکل فرهنگ و عرف درآمده است و در سبک زندگی کارگران در حال گسترش است، مانند کمکاری و مطالبه گری شخصی. درگیری و مشغولیت کارگران با مسائل بسیار کوچک و پیش پا افتاده (مانند سبد کالای سالیانه) باعث شده کارگران نگاه ریشهای و جدی به درک متقابل و همفهمی نداشته باشند.

Authors