بازشناسی نسبت فرد و جامعه به مثابه مبنایی هستی شناسانه در آرای اجتماعی علامه طباطبایی
عنوان مقاله: بازشناسی نسبت فرد و جامعه به مثابه مبنایی هستی شناسانه در آرای اجتماعی علامه طباطبایی
شناسه ملی مقاله: JR_ORJ-8-16_011
منتشر شده در شماره 16 دوره 8 فصل در سال 1398
شناسه ملی مقاله: JR_ORJ-8-16_011
منتشر شده در شماره 16 دوره 8 فصل در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:
مهدی جلالوند - دانش آموخته دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
اسحاق طاهری سرتشنیزی - استاد فلسفه مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
محمد سعیدی مهر - استاد فلسفه دانشگاه تربیت مدرس
خلاصه مقاله:
مهدی جلالوند - دانش آموخته دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
اسحاق طاهری سرتشنیزی - استاد فلسفه مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
محمد سعیدی مهر - استاد فلسفه دانشگاه تربیت مدرس
فلسفه اجتماع دانشی است که با روش عقلی و برهانی، مسائل کلی اجتماع را مورد بررسی و کاوش قرار داده و ضمن بحث از هستی، چیستی، چرایی و چگونگی اجتماع، به دنبال کشف حقیقت آن، برای استخراج قوانین کلی است تا به سبب آنها، دستیابی جامعه و افراد آن به سعادت را ممکن و سهل کند. پژوهش حاضر سعی دارد با روش تحلیل محتوا و با تمرکز بر آثار علامه طباطبایی، به مساله اصالت فرد و جامعه و کشف نسبت و رابطه میان آنها پرداخته و تاثیرات نگاه ایشان به مسائل یادشده را به عنوان مبانی هستیشناختی جامعه مورد مطالعه قرار دهد. یافتهها نشان میدهد، علامه طباطبایی در دوگانه اصالت فرد و جامعه، اصالت را در مرتبه اول به فرد داده، جامعه را امری اعتباری میداند و جامعه اعتباری، در مرتبه دوم و بالتبع، بهرهای از اصالت خواهد یافت؛ بر این اساس میتوان تاثیر و تاثرات طرفینی را برای فرد و جامعه قائل شد. بهرهگیری از این مختصات جامعه، مبنایی مهم در مطالعات جامعهشناختی بوده و نقش بهسزایی در شکلگیری آرای اجتماعی علامه طباطبایی داشتهاند.
کلمات کلیدی: علم الاجتماع, هستی جامعه, اصالت فرد, اصالت جامعه, علامه طباطبایی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1007907/