ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی به روش QEC در یک کارخانه سیمان

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 382

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NCOHS11_391

تاریخ نمایه سازی: 30 اردیبهشت 1399

Abstract:

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی عضلانی (MSDs)، عامل بخش عمده ای از غیبت های ناشی از کار و هزینه های درمانیبوده، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع MSDs و مواجهه با ریسک فاکتورهای آن در کارگران یک کارخانه سیمان بااستفاده از روش ارزیابی سریع مواجهه (QEC) صورت گرفت.مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 150 نفر از کارگران یک کارخانه سیمان در جنوب شرقی ایران به روشسرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه ای حاوی اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامهنوردیک و چک لیست QEC بود. جهت آنالیز داده ها از آمارهای توصیفی و نیز تحلیل رگرسیون به کمک نرم افزار آماریSPSS نسخه 20 استفاده گردید. سطح معنی داری در این مطالعه مقدار p-value کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها : میانگین سن و سابقه کار افراد مورد بررسی به ترتیب برابر با 6/38±35/91 و 5/73±9/03 سال بدست آمد. شیوع MSDs در این مطالعه 48/7 درصد بوده که بیشترین و کمترین شیوع به ترتیب مربوط به ناحیه کمر (24 درصد) و آرنج ها (4/7 درصد) بود. تنها در 27/3 درصد افراد، وضعیت مواجهه افراد با ریسک فاکتورهای ابتلا به MSDs در حد قابل قبول بوده و ایستگاه کاری 60/6 درصد کارگران، به نحوی نیاز به بررسی های بیشتر و تدابیر ارگونومیگ به صورت فوری داشت. مشخص شد که بین سابقه کاری و درد گردن رابطه معناداری وجود داشت (p=0.015). درد در ناحیه فوقانی پشت،متاثر از سابقه کاری و امتیاز اندام بود (p=0.010 و p=0.012 به ترتیب). متغیر تاثیرگذار نهایی بر روی کمردرد نیز سابقهکاری بود (p=0.010). همچنین مشخص شد که هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی، بر روی درد در قسمت های شانه وبازو/آرنج ها تاثیر معناداری نداشت (p> 0.05).نتیجه گیری: با توجه به جوان بودن نیروی کاری در کارخانه مذکور، شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی کمتر از جوامع مشابهبوده و نتایج نشان داد که روش QEC تنها در بعضی از اندام ها، می تواند پیشگویی کننده مناسبی برای این اختلالات باشد.پیشنهاد می شود تحقیقات در این زمینه با روش های دیگر ادامه داده شود.

Authors

فخرالدین قاسمی

دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی همدان

بابک فضلی

دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی همدان

سیاوش شهنوازی

دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی همدان

رامین رحمانی

دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی همدان