آذرمیدخت فتاحی - کارشناسی ارشد تاریخ هنر ایران باستان، مدرس دانشکده فنی دختران دکتر شریعتی، تهران، ایران

زندگی اجتماعی در هر یک از سطوح خود همواره با چالشهای گوناگونی روبه روست. به زمامداری دولتها ایجاب میکند که برای مدیریت این چالش ها راهکارهایی مناسب پیشبینی شود. محیط زیست در سرتاسر جهان از جمله قلمروهای در معرض خطر است و روز به روز بر میزان چالش های فراروی آن افزوده میشود. امروزه مخاطراتی همانند آلودگیهای زیست محیطی به صورت یکی از مهمترین چالشهای فراروی زندگی انسان درآمده اند. این آلودگیها را میتوان در سه گونه آلودگی های آب، خاک و نیز هوا جای داد. هنر به مفهوم کنشی انسانی در پیوند با حس زیبایی شناختی اوست. فرآورده های هنری میتوانند در راه جلوگیری از آلودگیهای پیشگفته به خوبی به کار گرفته شوند. نمایش آلودگیهای زیست محیطی در جلوه های هنری و نیز نمایش مخاطرات آلودگیها و دغدغه سازی عمومی در آثار هنری در شمار توانمندی های یادشده است. هماهنگ سازی نگرشهای جهانیان درباره آلودگی های زیست محیطی و نیز پایدارسازی کوشش های هنری انجام شده برای جلوگیری از آلودگیهای خاک، آب و هوا نیز پیامدهای مهم استفاده از هنر در روند جلوگیری از آلودگیهای پیشگفته است. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از رویکرد پژوهش های میان رشته ای و در پرتو منابع دسته اول پژوهشی نگاشته شده میکوشد تا مهمترین توانمندی های فرآورده های هنری را در راه جلوگیری ازآلودگی های خاک، هوا و آب و نیز پیامدهای مهم آن را بررسی کند. این پژوهش در پایان نتیجه می گیرد که بازتاب پیامدهای ناگوار برخاسته از آلودگیهای زیست محیطی در فرآورده های هنری با توجه به مولفه هایی همانند گرایش شهروندان به هنر و نیز اثرات دیرپای آن در زندگی انسانی میتواند دغدغه مبارزه جدی با آن را پدیدار ساخته و به نهادینگی . پایدارسازی کوشش برای مدیریت این آلودگیها منجر شود. در این راستا نهادهای هنری و نیز جامعه مدنی باید در پرتو میان-کنشی روزآمد و منسجم، کوشش های هنرمندان را در راه انجام این رسالت بنیادین جهت دهند. از این راه میتوان به مدیریت هر چه بهتر چالش آلودگیهای زیست محیطی امیدوار بود.

هنر، محیط زیست، آلودگی، حس زیبایی شناختی، مخاطبان فرآورده های هنری