تحلیل استراتژیک تناسب رشته های تحصیلی آموزش عالی با نیاز بازارکار

رسالت اساسی نظام آموزشی در فراهم کردن شرایطی است که در آن نیروهای تحصیل کرده بتوانند از دانش، نگرش و توانایی هایی برخوردار شوند نظام که با نیازها و شرایط متغیر اقتصادی، صنعتی و بازار مشاغل فردا، هماهنگ باشند . لذا برای مدیریت و بهبود ارتباط بین آموزش عالی و اشتغال ابتدا باید وضع موجود را بررسی نماییم و سپس برای رسیدن به و ضع مطلوب در آینده نیاز به تعیین شاخص هایی ا ست که بتوان برمبنای آن به ارزیابی پرداخت. پژوهش حا ضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر همترازی آموزش عالی و بازارکار صورت پذیرفته است. بر این اساس، با استفاده از الگوی آسیب شناسی سه شاخگی به بیان وضعیت موجود بین دو حوزه آموزش عالی و بازارکار پرداخته و جهت دستیابی به بهبود عملکرد سیستم آموزشعالی در برابر ا شتغال فارغ التحصیلان، راهکارهایی ارائه شده ا ست. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران(پردیس فارابی) ا ست. این پژوهش، برا ساس شیوه های گردآوری داده ها تو صیفی و اکتشافی، از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر رویکرد ا ستقرایی ا ست. با توجه به تجزیه و تحلیل مضمون(تم) پا سخ های ارائه شده، نتایج حاصل از تحلیل داده ها 72 مضمون فرعی به عنوان عوامل موثر بر همترازی آموزش عالی و بازارکار شناسایی شده و در قالب 25 مفهوم نهایی گرد آورده شدند. در نهایت عوامل اثرگذار بر پدیده مورد مطالعه، در قالب الگوی آسیب شناسی سه شاخگی در سه دسته ساختار، رفتار و محیط، دسته بندی شده است. این عوامل میتوانند به عنوان آسیب های موجود در ارتباط با دو حوزه آموزش و اشتغال نیز مطرح شوند.

Keywords:

هم ترازی , آموزش عالی , بازارکار , نیازها , تحلیل استراتژیک , تحلیل تم