ریحانه الاسوند - کارشناس ارشد و مشاور خانواده

هدف پژوهش حاضر مقایسه ذهنیت های ناسازگار و رشد اجتماعی فرزندان نوجوان با مادران اختلال اعصاب و روان و عادی در شهر شیراز می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه فرزندان مادران با اختلال اعصاب و روان بستری و افراد عادی در شهر شیراز هستند. محقق در پژوهش حاضر 16 نفر ( 80 نوجوان با مادران اختلال اعصاب و روان و 80 نوجوان عادی) به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند، و پرسشنامه ذهنیت های طرحواره ای یانگ و پرسشنامه رشد اجتماعی الیس وایتزمن بین آن ها توزیع گشت. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات در پژوهش حاضر از تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) بهره گرفته شد. برای این منظور از نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد در تمامی ذهنیت های ناسازگار نوجوان با مادران اختلال اعصاب و روان و عادی بجز کودک غضبناک، کودک شاد، محافظ بی تفاوت، خود بزرگ منش، والد تنبیه گر و والد پرتوقع تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین میانگین ذهنیت های ناسازگار کودک آسیب پذیر، کودک عصبانی، کودک بی انضباط، تسلیم شده مطیع، زورگو و تهاجمی نوجوان با مادران اختلال اعصاب و روان به طور معنی دار از نوجوان با مادران عادی بیشتر است. میانگین رشد اجتماعی نوجوان با مادران اختلال اعصاب و روان به طورمعنی داری از نوجوان با مادران عادی کمتر است

ذهنیت های ناسازگار، رشد اجتماعی فرزندان و اختلال اعصاب و روان