عوامل موثر بر افزایش میزان گرایش به طلاق(مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان کوثر)
Publish place: Second National Conference on Social Injury
Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 999
This Paper With 27 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CSP02_072
تاریخ نمایه سازی: 16 مرداد 1399
Abstract:
طلاق یکی از پدیده های اجتماعی است که افزایش آن در هر جامعه ای اختلال در نظم و تعادل آن جامعه و بروز برخی از آسیبهای اجتماعی دیگر را موجب میشود. طلاق همانند سایر مسائل اجتماعی، پدیده پیچیده ای است و نمیتوان تنها یک یا چند عامل مشخص را علت بروز آن دانست. بر این مبنا، در هر جامعه ای به فراخور شرایط و تغییرات اجتماعی و فرهنگ حاکم بر آن، برخی از عوامل مهمتر و اساسی تر است. هدف پژوهش حاضر نیز شناسایی عوامل موثر بر میزان گرایش به طلاق و مشخص نمودن سهم هر کدام از این عوامل بوده است. روش تحقیق، پیمایشی و نمونه آماری آن شامل 214 نفر از زنان و مردان طلاق گرفته مناطق روستایی شهرستان کوثر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. همچنین از نظریه های بحران ارزشها و نوسازی (غرب گرایی) به عنوان چارچوب نظری بهره گرفته شده است.نتایج نشان داد که بین عوامل فرهنگی (کمرنگ شدن ارزشهای مذهبی، افزایش سطح انتظارات مادی و غیرمادی، استفاده از رسانه های اجتماعی، تفاوتهای اخلاقی و فرهنگی، عدم رضایت جنسی و عاطفی، ا4فول ارزشهای خانواده و ازدواج و غلبه فرهنگ فردگرایی و استقلال طلبی)، عوامل اجتماعی (اعتیاد، دخالت اطرافیان، عدم شناخت قبل از ازدواج و وجود طلاق در میان بستگان) و عوامل اقتصادی (ناتوانی در تامین مالی خانواده و بیکاری مردان) با میزان گرایش به طلاق به لحاظ آماری رابطه معنی داری وجود دارد. یافته های توصیفی نشان داد در حدود نیمی (49/4) درصد از افراد نمونه تحقیق، عوامل فرهنگی را دارای بیشترین تاثیر بر متغیر وابسته دانسته اند. متغیر غلبه فرهنگ فردگرایی و استقلال طلبی با بتای (β= 0/435) بیشترین تاثیر را در تبیین تغییرات متغیر وابسته داشت. متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیونی در مجموع توانستند نزدیک به 33 درصد از تغییرات متغیر وابسته را پیشبینی نمایند.
Keywords:
Authors
علی مختاری هشی
کارشناس ارشد جامعه شناسی – دانشگاه خوارزمی تهران
مرتضی نوروزی هشی
کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی – دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال