قتل های سریالی یکی از وحشتناک ترین و مخرب ترین جنایاتی است که امروزه مشاهده می شود. قتل های سریالی پدیده ای چند بعدی است که شامل ابعاد حقوقی، جامعه شناسی و روانشناختی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی از نوع مطالعه موردی است. مورد مطالعه این پژوهش مربوط سعید حنایی، قاتل سریالی زنان روسپی مشهد می باشد، که در فاصله بین سال های ۸۱-۸۰ اقدام به قتل ۱۶ زن کرده بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است سعید حنایی به طور حتم مبتلا به اختلال روانپریشی نبوده و آزمایشات و نوار مغزی صورت گرفته اختلال جنون را رد کرده اند اما سعید حنایی دارای یکسری اختلالات روانی بوده که اگرچه شواهد ناقص بوده اما با استفاده از مصاحبه هایی که انجام داده و همچنین استدلال هایی که در دادگاه اظهار کرده است می توان فهمید مجموعه عقاید خشک و تحریف شده او درباره زنان از همان نوجوانی شروع شده بطوری که قبل ازدواج تنها با مادر، خواهر و خاله اش صحبت کرده بود. او دارای اختلالات هذیان بزرگ منشی، اختلال کنترل تکانه و احتمالا بیماری دوقطبی بوده است. در مورد اختلال شخصیت ضداجتماعی در مورد حنایی شواهد کافی برای این تشخیص مشاهده نشد.