فضای جمعی، مفهومی رو به زوال ارزیابی کیفیت اجتماعی فضاهای شهری در بافت تاریخی شهر گرگان

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 345

This Paper With 10 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ACO-8-28_003

تاریخ نمایه سازی: 22 مرداد 1399

Abstract:

ررسی ماهیت اجتماعی فضاهای شهری، با ادبیات و رویکردهای متفاوتی مورد توجه قرار گرفته است. فضای شهری و فضای عمومی، تعاریفی بر پایه وجه کالبدی، عملکردی فضا، حق حضور و استفاده یکسان برای همه افراد هستند؛ اما فضای جمعی به عنوان مفهومی جدیدتر بر ابعاد کالبدی –تقابل فضا در مقابل توده- و کارکردی –حضور افراد- تکیه نداشته و با برخورداری از وجه معنایی، بر مبنای شکل گیری تعاملات اجتماعی و فعالیت های مشترک تعریف می شود. امروزه با کمرنگ شدن بعد اجتماعی فضا در شهرهای معاصر، اغلب فضاهای جمعی به فضاهای عمومی تنزل یافته اند. ضرورت پرداختن به مسئله ناکارآمدی اجتماعی فضا در بافت تاریخی شهرهایی نظیر گرگان، از یک سو آسیب پذیری این بخش از شهرها بوده و از سوی دیگر برخاسته از تاثیر مثبتی است که پویایی اجتماعی فضاهای جمعی موفق، بر کیفیت فضایی بافت و استمرار حیات آن دارد. ارزیابی ابعاد اجتماعی فضاهای شهری واقع در بافت تاریخی گرگان، جایگاه تاریخی و دامنه اثرگذاری فضاهای عمومی و جمعی را در سازمان فضایی و حیات اجتماعی شهر مشخص کرده و بررسی تغییرات این فضاها در پی تحولات و اقدامات مدیریتی متاخر، زمینه را برای کشف ماهیت اجتماعی کنونی آنها فراهم می آورد.هدف از نوشتار حاضر بررسی روند تحول فضاهای شهری در بافت تاریخی گرگان، براساس مولفه های کالبدی، کارکردی و معنایی است. در این راستا تحولات اجتماعی فضا ، در انطباق با پیامدهای تحولات درونی و اقدامات بیرونی اعمال شده بر بافت سنجیده شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. بازارها و مراکز محلات دو گونه فضاهای شهری در بافت تاریخی گرگان بوده اند که امروزه هریک بنابر تغییرات رخ داده، دارای درجات متفاوتی از اجتماعی بودن هستند. بازار مرکزی شهر بنابر نقش اقتصادی و ویژگی هایی چون تنوع عملکردی و دسترسی پذیری، همچنان دارای اثرگذاری اجتماعی است. اما فضای مرکز محلات به دلیل تغییرات تدریجی بافت در طی صد سال اخیر از جمله همگام نشدن با روند توسعه، ناتوانی در پاسخ گویی به نیازهای روزمره ساکنان و تحول ساختار جمعیتی نقش اجتماعی خود را از دست داده اند. محدودماندن اقدامات مدیریتی به تمهیدات سخت افزاری و کالبدی نیز به این روند دامن زده است و تنها استمرار وجه معنایی فضای جمعی مرکز محلات با تمرکز بر کارکرد آیینی آنها، تداوم حیات اجتماعی را به شکل خاطره ای برجا مانده از گذشته هرچند به شکل دوره ای و مناسبتی- میسر ساخته است.  

Authors

حمیده ابرقویی فرد

پژوهشگر دکتری معماری منظر، دانشگاه تهران، ایران

هدیه برومند

دانشجوی کارشناسی ارشد معماری منظر، دانشگاه تهران، ایران.

اردلان طایفه حسینلو

دانشجوی کارشناسی ارشد معماری منظر، دانشگاه تهران، ایران.

سید محمد مهدی لطیفی

دانشجوی کارشناسی ارشد معماری منظر، دانشگاه تهران، ایران.