شباهت های شعری عشق در اشعار مهدی اخوان ثالث و نزار قبانی

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,626

This Paper With 47 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

MTCONF06_117

تاریخ نمایه سازی: 6 شهریور 1399

Abstract:

مهدی اخوان ثالث شاعر بزرگ معاصر، یکی از ستونهای شعر نوین فارسی است. بخشی مهم از میراث شعری اخوان ثالث را تغنیات، غزلها و غزل واره های او برمیسازد. دغدغه های نظری م. امید درباره شعر و شاعری نیز پیوندی استوار با تلقیاو از تغنی و غزل و جوهر غزل و غنا دارد. آنچه در این گفتار صورت گرفته، نگاهی اجمالی به محتوا و صورت تغنیات اوست. عشق در شعر و اندیشه مهدی اخوان ثالث، برخلاف بسیاری از معاصران، واجد همان صفاتی است که از روح یک انسان عارف مآب سنتی سراغ داریم. زبان اخوان ثالث در غزلواره ها به مانند سایراشعار موفق او از ترکیب دو وجه آرکائیسم و زبان امروز و پیوند این دو در بستر گرایش به منطق نثر سامان یافته است. تفاوت اصلی زبان شعر اخوان در این آثار با سایر اشعار او در این است که در اینجا آرکائیسم رنگ کمتری دارد و گرایش به منطق نثر، خاصه در افتتاحیه اشعار نمود کمابیش بیشتری دارد. زبان اخوان ثالث در غزلواره ها، در لحظه های اوج، به سوی آرکائیسم حرکت میکند. تصویر نیز در شعر مهدی اخوان ثالث و خاصه در غزلواره های وی نقشی بسیار مهم دارد؛ اما موفقیت او تقریبا آنگاه به دست می آید که شعر وی به شعر نحو نزدیک میشود. نگاهی به برخی صنایع و شگردهای پر کاربرد در تغنیات م. امید، بخش دیگر این گفتار است.پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه مضامین عاشقانه و توجه به معشوق زمینی دراشعار این دو شاعر پرداخته ابتدا به ارایه تعریفی مختصر از عشق و همچنین مختصری از زندگینامه مهدی اخوان ثالث و نزار قبانی پرداخته و در ادامه مضامین مشترک در شعر دو شاعر را با ارایه نمونه های شعری بررسی کرده است. این پژوهش می نمایاند که میان دیدگاه دو شاعر نسبت به معشوق زمینی تفاوتها و شباهتهایی وجود دارد. هر دو شاعر عشق را سرنوشتی محتوم میدانند و نسبت به معشوق زمینی نظری ایجابی دارند.مهدی اخوان ثالث و نزار قبانی از چهره های شاخص شاعران نوستالژیک ادبیات معاصرند که بنا بر ضرورت ونیاز جامعه ای که در آن زیسته اند، به سرودن اشعار عاشقانه پرداخته اند. عشق در اشعار این دو شاعر از سطح محدود عواطف دو انسان نسبت به هم فراتر رفته و به عقیده ای مستحکم برای نجات بشریت از غم و اندوه ها و ساختن مدینه فاضله بدل گشته و در حقیقت، جوهره حقیقی نجات انسان و انسانیت شده است. این دو شاعر بین وجدان و عشق فردی و جمعی خویش پیوند برقرار کرده اند که این مهم در اشعار نزار قبانی بارزتر است. از این رو، در عاشقانه هایشان از عشق به وطن، آزادی و انسانیت سخن گفته اند که نگرش رمانتیک و در عین حال، واقع گرایانه آن ها با زبان نرم و زلال شعریشان بر اثر گذاری این اشعار در بین مخاطبین می افزاید. اخوان ثالث و نزارقبانی از چهره های شاخص شاعران نوستالژیک ادبیات معاصرند که بنا بر ضرورت و نیاز جامعه ای که در آن زیسته اند، به سرودن اشعار عاشقانه پرداخته اند. عشق در اشعار این دو شاعر از سطح محدود عواطف دو انسان نسبت به هم فراتر رفته و به عقیده ای مستحکم برای نجات بشریت از غم و اندوه ها و ساختن مدینه فاضله بدل گشته و در حقیقت، جوهره حقیقی نجات انسان و انسانیت شده است.. از این رو، در عاشقانه هایشان از عشق به وطن، آزادی و انسانیت سخن گفته اند که نگرش رمانتیک و در عین حال، واقع گرایانه آن ها با زبان نرم و زلال شعریشان بر اثر گذاری این اشعار در بین مخاطبین می افزاید. تاکید اغلب شاعران بر مفهوم عشق با وجود همه ناکامی ها و سختی ها از آن روی بوده که عشق و محبت در سامان دهی جامعه آرمانی و ایجادسلامت روانی جامعه موثر است باتوجه به این مهم این جستار در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی به بررسی شاخصه های عشق در اشعار این دو شاعر پرداخته و گوشه ای از افکار و تلاش های این دو ادیب را در جهت تعالی جامعه شان بازگو کنددر ادبیات معاصر ایران و عرب در شاخه شعر غنایی، مهدی اخوان ثالث و نزار قبانی دو شاعر مطرح و نام آشنا به شمار می روند. عشق،کهن ترین و در عین حال، پیچیده ترین مضمون ادبیات غنایی، در شعر این دو شاعرنمودی عینی دارد .نزار قبانی،شاعر زن و شراب، نگاه سنتی و مدرن را در مورد زن و عشق با هم تلفیق کرده وتصویری جدید از معشوقه ارایه داده است، تصویری که هدف غایی آن تلطیف نگاه مردسالار جامعه عرب نسبت به زن است.زبان شعر او نیز بسیار لطیف و عام فهم است، به گونه ای که جامعه در شکل های مختلف به خوبی با آن ارتباط برقرار کرده است.در شعر اخوان ثالث اگر چه زن و معشوق به اندازه شعر نزار قبانی حضور و نمود ندارد، اما آمیزش نگاه سنتی و مدرن به خوبی نمایان است.اخوان ثالث از یک سو پایبند به جریان شعرغنایی سنتی است.بر این اساس، در شعر او معشوق هنوز تیپیک و کلیشه ای است. از سوی دیگر، شخصیت زن به فراتر از مرزهای تن ارتقا یافته است. زبان سهل ممتنع اخوان ثالث از دیگر مواردی است که باعث شباهت ویژگی های شعر وی با نزار قبانی می گردد. این مقاله می کوشد مضامین عاشقانه را در دو اشعار شاعر تغزلی معاصر مورد مطالعه قرار دهد و ویژگی های عشق و معشوق را در آثار آن ها مقایسه کند

Authors

محسن دولتی

دکتری زبان وادبیات تطبیقی( فارسی، عربی)