بررسی مقایسهای مفهوم عشق از دیدگاه رابرت استرنبرگ در داستان زنی که مردش را گم کرد صادق هدایت و کولی کنارآتش منیرو روانی پور
Publish place: The 6th National Conference on Modern Research In the field of language and literature of Iran (With participatory culture approach)
Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 325
This Paper With 9 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MTCONF06_153
تاریخ نمایه سازی: 6 شهریور 1399
Abstract:
عشق، یکی از موضوعات مورد توجه نویسندگان و شاعران است اما این موضوع بر پایه نظریه های نوین ادبی کمتر بررسی شده است. نظریه رابرت استرنبرگ در باب عشق را میتوان در حوزه متون ادبی به کاربرد. یکی از کسانی که عنصر عشق در گونه های متفاوت، در آثارش به چشم میخورد صادق هدایت است. هدایت در زمره نویسندگانی است که نوعی خاص از عشق که با مفهوم عشق در آثار پیشین خود متفاوت است را به تصویر میکشد. در این اثر عنصر عشق به عنوان محرک اصلی برای پیشبرد داستان معرفی میشود. در ادبیات داستانی پس از هدایت به سبب ویژگیهای جالب توجه این نوع از عشق، به داستانهای وی بسیار توجه شده است. طرح، شخصیتها و پی رنگ داستان زنی کهردشم را گم کرد هدایت با اندکی تغییر در رمان کولی کنارآتش منیرو روانی پور، به چشم میخورد. در این پژوهش نخست نظریه عشق از رابرت استرنبرگ بیان میشود و پس از آن، با تبیین دو داستان بر اساس این نظریه، دو اثر بررسی و تحلیل میشود و تفاوتها و شباهتهای جلوه های عشق در آنها، مشخص میشود.
Keywords:
ادبیات داستانی- صادق هدایت -عشق- نظریه رابرت استرنبرگ– منیروروانی پور-نثرمعاصر
Authors
رویین تن فرهمند
استادیارزبان و ادبیات فارسی
آرمیتا جلیل ناغونی
دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات روایی