رستم بلوچ - دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه بین المللی چابهار
ذبیح الله اللهی - مدرس دانشگاه فرهنگیان زاهدان

ناتوانی نظام آموزشی سنتی در تربیت انسان های مبدع و مخترع که قابلیت مواجهه با مسائل و مشکلات دنیای مدرن را ندارند، باعث شد تا علاقه به برنامه های درسی که بتواند دانش آموزانی متفکر پرورش دهد، با برنامه هایی همچون فلسفه برای کودکان، افزایش و رواج پیدا کند. پژوهش حاضر درصدد است میزان آگاهی مربیان مراکز پیش دبستانی از مبانی فلسفی بازی را مورد سنجش قرار دهد. شیوه پژوهش از نظر هدف، کاریردی و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، پیمایشی می باشد. پژوهشگر با استفاده از منابع کتابخانه ای به مطالعه و جمع آوری مبانی نظری و پژوهش های مرتبط با عنوان پژوهش پرداخته است. جامعه آماری پژوهش عبارت از کلیه مربیان مراکز پیش دبستانی آموزش و پرورش شهرستان چابهار در سال تحصیلی 96-97 می باشد. نمونه گیری در این مطالعه، خوشه ای و به صورت تصادفی، از میان مربیان سه منطقه آموزشی شهرستان چابهار به تعداد 152 نفر انتخاب شده است. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که محقق پس از بررسی ویژگی های روانسنجی(اعتبار و روائی) پرسشنامه، آن را بین آزمودنی ها توزیع و بطور حضوری جمع آوری کرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحقیق توصیفی شامل شاخص های مرکزی و جهت بررسی معناداری یافته ها و رابطه بین متغیرها، از آزمون تی تک متغیری استفاده نمود. داده ها از طریق نرم افزار spss نسخه 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که آگاهی مربیان مراکز پیش دبستانی از مبانی فلسفی بازی ها و چگونگی بکارگیری آن ها در فعالیت های آموزشی در همه سوالات بیشتر از حد متوسط بوده است و مربیان مراکز پیش دبستانی ضمن اینکه علاقمند به کسب آگاهی این مبانی را دارند، تمایل بکارگیری آن ها را نیز در فعالیت های آموزشی خود نشان می دهند

ادراک، مربی پیش دبستانی، بازی آموزشی، فعالیت آموزشی