علوم شناختی نوین و ماندگاری بازارهای ناکارآمد اقتصادی و سیاسی با تاکید بر انتخاب عمومی

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 361

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

SPCONF05_079

تاریخ نمایه سازی: 27 شهریور 1399

Abstract:

در قالب چارچوب نهادی، هم برداشت های ذهنی و هم محیط بیرونی، انتخاب های کارگزاران را شکل میدهند. بخشی از اینچارچوب نهادی نتیجه معماری ژنتیک انسانها و بخشی دیگر نتیجه تطور فرهنگی است. لذا آنهایی که در قالب روانشناسیتطوری، از نقش میراث فرهنگی غفلت می کنند، یا برعکس با تاکید بر فرهنگ از نقش معماری ژنتیک در تحلیل این فرایندغافل می شوند، تبیین های غیرقابل دفاع عرضه می کنند. به واقع تنوع تجربه ها، آموزش و یادگیری از این تجربه هاست که جوامعو تمدن های مختلفی را با درجات توفیق متفاوت در حل مسائل اقتصادی باعث شده است. با توجه به اطلاعات ناقص و نامتقارنموکلین و ظرفیت ذهنی محدود برای پردازش اطلاعات و مدل های ذهنی ای که گاهی پر اشتباه اند، مسئله پس خوراند ناقصبرای اصلاح این مدل های ذهنی، به همراه هزینه مبادله ای را که زمینه شکل گیری نهاده است، برجسته می شود. هزینه سنجشابعاد مختلف شخصیت و عملکرد وکلا، و نیز هزینه اجرای توافقات بین وکلا و موکلین، هزینه های مبادله را تعیین می کنند.رویکرد نهادگرایی جدید، علاوه بر اصلاح اصل بدیهی بودن عقلانیت نئوکلاسیکی، نهادها را به مثابه قید حیاتی اضافه کرده ونقش هزینه های مبادله را در انتخاب افراد تحلیل می کند. این رویکرد از طریق یکی ساختن ایده ها و ایدئولوژی ها در تحلیل ومدل سازی روند سیاسی به مثابه عامل حیاتی در عملکرد اقتصاد و منبع تنوع آن و نیز توضیحی برای بازارهای ناکارآمد ،تئوری اقتصادی را گسترش داده و بر منبع بنیادین تغییر اقتصادی یعنی نوع یادگیری و نرخ آن تاکید می کند. مقاله حاضرنتیجه می گیرد که: (1) ممانعت از فرصت طلبی ناشی از نقص و عدم تقارن اطلاعات در بازارهای سیاست و اقتصاد، هم بهتغییرات نهادی رسمی و هم به امر اخلاق وابسته است؛ (2) به خاطر مجموعه اقتصادی کمیابی، و از این رو لزوم رقابت برایتغییرات نهادی، خلق سازمان هایی که نهادهای سیاسی و اقتصادی کارآمدی را حمایت کند خصوصا در بلندمدت لازم می نماید؛(3) نظام پاداش و تنبیه باید چنان تنظیم شود که از یک طرف کارآفرینان سیاسی و اقتصادی را به فعالیت های مولد تشویقکند و از طرف دیگر نیروهای اجتماعی و مدنی را در قالب نیروهای کنترلی، ترغیب به فعالیت نماید. این تغییرات مثبتمحصول آن است که کارافرینان سازمانهای سیاسی و اقتصادی احساس میکنند اندک تغییری در چارچوب نهادی موجودمی تواند عملکرد آنها را بهبود بخشد، لذا زمینه ساز گذار می شوند.

Authors

یاور احمدپورترکمانی

دانشجوی دکتری اقتصاد نهادگرای دانشگاه تبریز