CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بازشناسی و اولویت بندی معیارهای موثر در بازآفرینی بافت تاریخی طبق مدل سه گانه کانتر با رویکرد ارتقاء کیفیت فضایی محله بویژه مرکز محله بروش تحلیل محتوا و تکنینک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)

عنوان مقاله: بازشناسی و اولویت بندی معیارهای موثر در بازآفرینی بافت تاریخی طبق مدل سه گانه کانتر با رویکرد ارتقاء کیفیت فضایی محله بویژه مرکز محله بروش تحلیل محتوا و تکنینک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
شناسه ملی مقاله: ICDU01_451
منتشر شده در کنفرانس بین المللی عمران، معماری، توسعه و بازآفرینی زیرساخت های شهری در ایران در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:

علی مشایخی - گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد دولت آباد، اصفهان، ایران
عفت صبوحی - گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد دولت آباد، اصفهان، ایران
مسعود شفیعی - گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد دولت آباد، اصفهان، ایران

خلاصه مقاله:
شهر مجموعه ای از عناصر اصلی و شبکه های ارتباط دهنده میان آنهاست که در طول زمان به دلایل گوناگون به وجود آمده اند و به تدریججایگاه خود را در بافت مستحکم کرده و جزئی ناگسستنی از ساختار و استخوانبندی آن گشته اند . عناصری که از کنار هم قرار گرفتن و ارتباطمتقابل و منطقی میانشان، هویت و معنا مییابد . بافتها و ساختارهای تاریخی به عنوان سرمایه های اجتماعی و اقتصادی با ارزش، منعکس کنندهتاریخ و هویت جامعه، و محرک و ابزاری برای بازآفرینی و طرح های توسعه شهری هستند . توسعه سریع شهرنشینی تاثیرات قابل توجهیبر بافت های قدیمی و تاریخی شهر بر جای گذاشته است . از طرفی ورود رویکرد و نگرش مدرنیست (نظیر جریان آزاد و سریع ترافیک ،فضای زیاد برای پارکینگ ، جدایی کامل کاربری ها و متمرکز بودن کم و نسبی ساختمان) به مکاتب معماری و شهرسازی ایرانی موجببرجای گذاشتن تاثیرات منفی و حتی مخربی بر بافت شهری شده است . پدیدار شدن این امر را می توان در شهرهای ایرانی ، مخصوصا شهرهایسنتی و قدیمی مشاهده نمود . وجود فضاهای گمشده شهری یکی از نمودهای این موضوع است . فضاهایی که در بافت شهری ، مخصوصا پیرامونبافت های تاریخی و قدیمی ، مفهوم و معنای خاصی را همراه خود ندارند و به عنوان فضاهای ناکارآمد و فاقد هویت شناخته می شوند . یکیاز مهم ترین معضلات شهرها بافت های نا کارآمد شهری است . این بافت ها با تحولات متعددی مواجه شده و دچار نارسایی و اختلال در ابعادمختلف کارکردی، اقتصادی، اجتماعی، ارتباطی و زیست محیطی گردیده اند، پایداری خود را از دست داده و از لحاظ ساختاری و عملکردیدچار کمبودهایی بوده و جوابگوی نیاز ساکنین خود نمی باشند .محلات تاریخی با عناصر کالبدی اصلی و فرعی شکل گرفته است که باعثتداوم فعالیت های انسانی در سطح آن می شود و این امر باعث می شود که این مکان ها به صورت سر زنده عمل کنند . ,ضمن بررسی مولفههای تاثیرگذار در کیفیت محله، عناصر سازنده مرکز محله را بر اساس مدل مکان کانتر معرفی نماید.در این مقاله تلاش شده ، با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای – ،مشاهده مستقیم و پژوهش میدانی ، و تحلیل محتوا به بررسی و شناخت ابعادکیفی فضایی (محله و مرکز محله) به معرفی معیارهای اصلی تاثیرگذار در باز افرینی مرکزمحله , معیارهای عام وخاص آن بپردازد. پساز بررسی شاخص های اثرگذار در قالب لایه های اطلاعاتی از معیارها طبق نظر متخصصین و خبرگان اقدام به تعیین چارجوب های امتیازدهیو در نهایت رتبه بندی گردیده که اولویت بندی معیارهای موثر مورد نظربا تکنیک دلفی و نرم افزار اکسل و مقایسه زوجی و نرم افزار (Expert Choice) صورت پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضرآرایش اولویت بندی شده از معیارهای موثردر مکانیابی بهینه شامل 3 دستهمشخص بترتیب (3 بلوک معیارهای عام از مدل سه گانه کانتر - 10 بلوک عامل از معیارهای اصلی – و مجوعه ای ازریزمعیارها) رانشان میدهد.

کلمات کلیدی:
محله، مرکزمحله، باز آفرینی، مدل حس مکان کانتر، روش تحلیل محتوا، دلفی، تحلیل سلسله مراتبی (AHP)

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1113973/