عمران کیانی - مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان و شهرکردمدرس دانشگاه علمی کاربردی شهرکرد
خدیجه فرامرزی گوشکی - کارشناس آموزش ابتدایی

هدف اساسی از انتخاب موضوع و انجام تحقیق در زمینه مهارت اجتماعی دانـش آمـوزان و نگرشـهاي فرزنـدپروري والدین ، دستیابی به نتایجی است که احتمالا حاکی از ارتباط برخی از عوامل بین آنهاسـت . فرضـیه اصـلی تحقیق عبارت است از " بین نگرشهاي فرزند پروري والدین و رشد مهارت اجتماعی دانش آمـوزان رابطـه وجـود دارد ". در فرضیه هاي فرعی ، بررسی رابطـه مهـارت اجتمـاعی بـا جنسـیت ، پایـه هـاي تحصـیلی ، متغییرهـاي دموگرافیک و... مد نظر بوده است . براي انجام پژوهش از روش توصیفی ( پیمایشی ) اسـتفاده شـده اسـت. نـوع نگرش فرزند پروري والدین به عنوان متغییر مستقل و میزان مهارت اجتماعی دانش آموزان به عنوان متغییـر وابسـته در نظر گرفته شده است . به منظور آزمون فرضیه هاي تحقیق ، اطلاعات مورد نیاز از طریق اجراي دو پرسشنامه به شرح زیر جمع آوري شده است.-1 آزمون زمینه یابی مداد کاغذي چند جوابی سنجش مهارت اجتماعی -2 پرسشنامه زمینه یابی ارزشیابی نگرش والدین اجراي هر دو پرسشنامه به روش سرشماري انجام گرفته است . جامعه و نمونه آماري را 209 نفر پسر و 218 دختر ( جمعا 427 نفر ) و والدین آنها تشکیل داده است. تجزیه و تحلیل نتایج و داده ها با اسـتفاده از روشـهاي آمـاري توصیفی و استنباطی مثل فراوانی ، میانگین ، ضریب همبستگی پیرسون ، انحراف معیار ، آزمون t ، تحلیل واریـانس و... به وسیله بسته نرم افزار آماري SPSS13 صورت گرفته اسـت . نتـایج تحقیـق حـاکی اسـت % 11/6 دانـش آموزان خلاقیت بسیار زیاد ، % 42/2 خلاقیت زیاد ، % 28/7 خلاقیت کم و %17/5 خلاقیت بسیار کم از خود نشان دادند که %53/8 بالاتر از حد متوسط و %46/2 نیز پائین تر از حد متوسط می باشد . اکثریت والـدین ( %92/5) نیـز نگرش حد متوسطی به رشد مهارت اجتماعی فرزندان دارند. از نظر شیوه هـاي فرزنـد پـروري و میـزان خلاقیـت دانش آموزان رابطه آماري معنی داري بدست نیامده است . ( r= %20) یعنی والدین دیـدگاه هاي تربیتـی روشـن وجهت داري که بتواند رشد قوه ابتکار و نوآوري کودکان را پشتیبانی و حمایت کنـد نداشـته و در تربیـت فرزنـدان گرایشات شدیدا محافظه کارانه اي دارند که احتمالا می تواند دلیلی بر تقدم و اهمیت موفقیـت تحصـیلی بـر رشـد خلاقیت باشد . ارتباط برخی از عوامل تشکیل دهنده خلاقیـت بـا نگرشـهاي والـدین ، جنسـیت دانـش آمـوزان ، تحصیلات و شغل والدین ، وضیت رفاهی خانواده ها و... که مربوط به فرضیه هاي فرعی تحقیق مـی باشـد قابـل توجه است . توزیع فراوانی میزان خلاقیت دانش آموزان نیز به ترتیب براي بسیارکم ، کم ، زیاد و بسیار زیـاد 17/5 % ، 28%/7 ، 42%/2 و %16/6 می باشد. تفاوت معنی داري از نظر میزان خلاقیت دربین پایه هاي مختلف تحصیلی مشاهده نگردید. در مقام مقایسه ، میزان مهارت اجتماعی کلی و عوامل چهارگانه مهارت اجتماعی (بسط ، سـیالی، ابتکار و انعطاف پذیري ) دردختران بیشتر از پسران است . در مورد متغیرهاي دموگرافیک ، نتایج حاکی اسـت : -1خلاقیت سیالی فرزندان خانواده هاي مرفه کمتـر اسـت. – 2 اکثریـت پـدران ( %61/5) و مـادران (%47/9) دانـش آموزان داراي تحصیلات عالی لیسانس و بالاتر هستند. شغل اغلب مادران را خانه داري ( %46) و معلمـی ( %25/3 ) و شغل اغلب پدران را کارمندي((%38/3 و آزاد( (%27 تشکیل می دهد . بنابراین نتایج آزمون ، فرضـیه اصـلی و فرضیه فرعی 2 تحقیق را تائید نمی کند اما فرضیه هاي فرعی1 و3 و 4 مورد تائید هستند .

خلاقیت ( سیالی ، ابتکار ، انعطاف پذیری ، بسط ) ، سبکهای فرزند پروری ( سلطه گری ،وابستگی شدید ، سهل انگاری ) نگرش ، استعدادهای درخشان