مارال عباسی بیگی - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی عمومی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران.

هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین سردرگمی هویت، آشفتگی شناختی با هیجان های منفی در بیماران کرونر قلبی میباشد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. شامل کلیه بیماران کرونر قلبی مراکز بالینی شهر تبریز در نیمه اول سال 1399 بوده است برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. به این صورت که بعد از کسب مجوز و هماهنگی های لازم بصورت تصادفی از بین یماران مراجعه کننده به مراکز بالینی شهر تعداد300 نفر از بیماران انتخاب شدند. سپس از بین آنان تعداد120 نفر که دارای هیجانهای منفی میباشند انتخاب و اهداف پژوهشی را به آنان توضیح داده شد. سپس پرسشنامه های پژوهشی (سردرگمی هویت، آشفتگی شناختی، هیجانهای منفی) در اختیار آنان قرار گرفت تا تکمیل کنند و در نهایت پرسشنامه ها جمع آوری شده و اطلاعات توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های پژوهش، با آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج تحلیل فرضیه ها نشان داد که بین ابعاد سردرگمی هویت (سردرگمی هویت اطلاعاتی، سردرگمی هویت هنجاری، سردرگمی هویت سردر گم/ اجتنابی) با هیجانهای منفی در بیماران کرونر قلبی رابطه مستقیم معناداری وجود دارد و همچنین بین ابعاد آشفتگی شناختی (آشفتگی در تحمل، آشفتگی در جذب، آشفتگی در ارزیابی و آشفتگی در تنظیم) با هیجان های منفی رابطه مستقیم معناداری وجود دارد.

سردرگمی هویت، آشفتگی شناختی، هیجان های منفی، بیماران کرونر قلبی