جایگاه بلوغ، رشذ، شخصیت و سن در تکوین جرم از منظر جرم شناسی و روانشناسی بالینی

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 331

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICJLP01_137

تاریخ نمایه سازی: 16 آبان 1399

Abstract:

از جمله موضوعات حائز اهمیت در علم جرم شناختی و روانشناسی از دیرباز مسئله بزهکاری نوجوانان و مسئولیت کیفری آنان بوده است و همواره مراقبت از نوجوانان به دلیل ساختار جسمی و ذهنی حساس و شکننده ای که دارند مورد توجه روانشناسان بوده است. بنابراین احتساب سن بلوغ به عنوان حداقل سن مسئولیت کیفری باعث شده بود که به ویژه دختران در سنی مسئولیت کیفری پیدا کنند که از توانایی های ذهنی لازم برای انتساب مسئولیت بی بهره اند. عقل انسانی (به شرط عدم نقصان در رشد دوران جنینی) هم چون زمینی مساعد، آمادگی دریافت آگاهی های گوناگون را دارد. عقل آدمی نه دربدوتولد کامل است که در لحظه ای معین از زندگی متکامل می شود، بلکه در سیر صعودی از قوه به فعل، مرحله به مرحله رشدمی یابد، و با فعلیت یافتن هر مرحله از رشددر آستانه فعلیت یافتن مرحله دیگر قرار می گیرد. به این ترتیب در هر مرحله از زندگی عقل انسانی وضعیتی دو گانه دارد و تا رشدکامل عقلانی همواره در سیرورت از قوه به فعل حرکت می کند. از این رو، رشد و ادراک، مفاهیمی مشکل هستند و ازمدارج و مراحل متفاوتی برخوردارند و فرد در هر مرحله ایی از رشد خود ذیل عنوان حدود مسئولیت جزائی، طفولیت و جنون را رفع مسئولیت کیفری دانسته است منظور از ادراک درجه ای از رشد عقلانی است که فرد را در برابر اعمال جنائی اش مسئول می سازد به عبارتی دیگر ادراک مرحله ای از سیر رشد عقلانی فرد است که دارا بودن آن موجب می شود مواخذ کیفری فرد در برابر رفتار جنائی اش از منظر عقل ناپسند (قبیح) جلوه نکند و خردمندان (عقلاً) مجازت کننده را نکوهش (تقبیح) نکنند. بدین ترتیب ادراک به عنوان تنها عامل اهلیت جوهر مسئولیت کیفری خواهد بود.