پیجویی ریشه های فرمالیست روسی در هنر وادبیات

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 324

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ELMCONF03_079

تاریخ نمایه سازی: 24 آبان 1399

Abstract:

بررسی سیر تحولات فرم در تاریخ هنر، نظریه ای بنیادین در شکل شناسی آثار هنری است. اگر بازتاب های ضعیف نظام ایدئولوژیک پیش از انقلاب را کنار بگذاریم، یگانه تئوری که در سال های اخیر در روسیه ی شوروی با مارکسیسم مخالفت کرد، تئوری فرمالیستی هنر بود. فرمالیسم، نام متداول یک گرایش منتقدانه است که ابتدا مخالفان آن این اصطلاح را به کار بردند و طرفداران روسی «روش کلی» هم با اکراه آن را پذیرفتند. اعتراض آن ها بر این بود که فرمالیسم نه یک سبک واحد و نه منحصر به آن چیزی است که به طور معمول «شکل» شمرده می شود. چون و چرا های موضعی عقیده ی رایج فرمالیسم می تواند به خوبی معیار زیبایی شناسی در قرن بیستم باشد؛ زیرا این اندیشه براین اساس متولد شد که بنیانی عینی یا علمی برای نقد ادبی پیدا کند و تا حدی هم به این منظور که پاسخگوی ظهور هنر مدرن باشد. این نظریه در حوزه های مختلف رغبت نشان داد اما اساساً در پی تبیین ادبیات و کشف ساز و کار های برجسته سازی کلام به طور عام است. دغدغه ی مهم نظریه پردازان فرمالیستی بیشتر، وضع نظریه هایی به منظوربرجسته کردن سبک های هنری است تا مکتبی فلسفی. این مقاله که به روش توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای گردآوری شده است، به چگونگی پیدایی فرمالیسم در ادبیات در آغاز سده ی بیستم و شگرد ها و تئوری های آن ها پرداخته می شود، همچنیننظریه پردازان فرمالیسم و نظریات نویی که پدید آوردند و مقایسه ی دیدگاه های منتقدان این مکتب را درباره ی نقاشی، ادبیات وسینما را از نظر خواهیم گذراند. واقع این مقاله درصدد است تا «فرمالیسم روسی»، «ساختار گرائی» و «شالوده شکنی» را از دیدگاه پایه گذاران این مکاتب موشکافی کند و مقدمه ای است بر مکاتب پست مدرن.