رابطه میان تفکر نقادانه و گونه های تفکردر طراحی معماری

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 953

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICESCONF08_251

تاریخ نمایه سازی: 7 آذر 1399

Abstract:

طراحی در معماری از مراحل مختلفی تشکیل شده است. در این مراحل فرآیندهایی از انواع تفکر رخمی دهد. تفکر نقادانه یکی از انواع تفکر در فرآیند طراحی معماری است و طراحان با بهره گیری از آن، به تجزیه وتحلیل اطلاعات و ارزیابی تصمیم های خود می پردازند. مطالب ذکر شده، ضرورت آشنایی طراحان به این نوع ازتفکر را نمایان می کند و رابطه آن با سایر گونه های تفکر را ضروری می نمایاند. لذا هدف از پژوهش حاضر یافتنرابطه میان تفکر نقاد با دیگر انواع تفکر بر مبنای نظریات پژوهشگران در این حوزه می باشد که در این مقاله بهروش توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت.محمودی (1383) الگوی تعاملی تفکر در فرآیند طراحی معماری را ارئه نمود که بر مبنای این الگو، فرآیند طراحیمعماری به صورت یک فرآیند میان سه عرصه شناخت، ایده پردازی و ارائه معرفی می شود به گونه ای که روابطمیان عرصه های مختلف طراحی مرحله ای نبوده و به صورت تعاملی می باشد و طراح با تعامل میان این سهعرصه، به راه حل مطلوب و جامع به مسئله طراحی دست می یابد. در این الگوی تفکر، بر مبنای الگوی فکر کردندر فرآیندهای پیچیده و حالت های فکر کردن تحت تاثیر ویژگی های نیمکره های مغز و تعامل میان سه تفکرمحتوایی، خلاقانه و نقادانه ارائه شده است به گونه ای که عرصه شناخت با نیمکره سمت چپ مغز که مسئولیتتفکر نقادانه را بر عهده دارد و عرصه ایده پردازی با نیمکره سمت راست مغز که مسئولیت تفکر خلاقانه را برعهده دارد و تفکر محتوایی که از تعامل دو نیکره مغز استفاده میکند با تفکر محتوایی سر و کار دارد. در این الگو،استراتژی تفکر واگرا تحت تاثیر ویژگی های نیمکره سمت راست که مسئولیت تفکر خلاقانه را دارد و استراتژیتفکر همگرا تحت تاثیر ویژگی های نیمکره سمت راست که مسئولیت تفکر نقادانه را دارد، عنوان شده است.مکتبی فرد (1388) پس از بررسی تعاریفی که از سوی صاحبنظران در این زمینه ارائه شده است نقطه مشترکیرا در میان دیدگاه آنان در خصوص تفکر انتقادی بازیابی کرد. ایشان در فصل مشترک این دیدگاه ها تفکر منطقیرا زیر ساخت تفکر انتقادی دانسته و برخی از مهارتها را مانند تفسیر، مشاهده، استدلال و... و انتظار قضاوت یاتصمیم گیری به عنوان برونداد این نوع از تفکر عنوان کرده است. ایشان تفکر انتقادی را در تمامی مراحل تفکر،حاضر و ناظر و ماحصل واگرایی و همگرایی ذهن به شکلی توامان معرفی می کند. در واقع ایشان تفکر انتقادی راخالی از واگرایی ندانسته و دگر اندیشی را به عنوان یکی از خصایص اساسی یک ذهن منتقد معرفی می کند.شریف (1390) معتقد است که فرآیند طراحی، توالی عملیات شناختی و درگیری میان مسائل و راه حل های آنهااست و این فرآیند ذهنی فرآیندی تعاملی، برگشت پذیر بین مسئله و ارزیابی راه حل احتمالی مسئله می باشد.از نظر ایشان ارزیابی راه حل، عامل ایجاد چشم اندازی دیگر به مسائل است و از طریق آن مسائل جدید کشف می شود و پیروی آنکشف راه حل های جدید امکان پذیر می شود. در این راستا ایشان معتقدند که تفکر نقاد و بازنگری در توسعهفعالیت طراحی ضروری است و ارزیابی، در روند ارائه شده توسط دانشمندان جهت دستیابی به محصول خلاق،نقش تکمیل کننده روند خلاقیت را دارد و در نتیجه تفکر نقاد موجب می گردد که دو استراتژی متمرکز برمسئله و استراتژی متمرکز بر راه حل در طراحی معرفی شود.هاشمی و همکاران (1393) در بررسی دیدگاه های نظریه پردازانی نظیر استرنبرگ، پاول، ماگنوسن، مارا وتورنس پاره ای از ویژگی های تفکر واگرا و تفکر همگرا را در ارتباط تنگاتنگ با تفکر انتقادی معرفی می کنند.شریف (1395) معتقد است فرآیند طراحی معماری، فرآیندی تعاملی و تکاملی میان فضای مسئله و فضای راهحل است و شناخت مسئله و ارائه راه حل دو گام مجزا از یکدیگر نیستند و فرآیند طراحی علاوه بر آن کهمستلزم حل مسئله است متضمن یافتن مسئله نیز می باشد. ایشان برای شناخت مسئله به نقش هر دو تفکرخلاق و نقاد اشاره می کند و نقش تفکر خلاق را در شناخت مسئله در مواردی نظیر کشف مسئله، رشد وگسترش آن و تنوع در ایجاد مسئله معرفی می کند و در تعامل با تفکر خلاق به نقش تفکر نقاد بر مواردی نظیردرک مسئله، تجزیه و تحلیل آن، بررسی اعتبار و ارزش آن، متمایز کردن مسائل، اولویت بندی، انتخاب وسازماندهی آنها اشاره می کند.لو (1396) در خصوص رابطه میان تفکر نقاد و خلاق معتقد است که هردو دستاورد تفکر بوده و خلاقیت فرآیندتولید و نقادی فرآیند ارزیابی می باشد و متفکر خلاق واگرا و متفکر نقاد همگرا است. متفکر خلاق هنگام رویاییبا مسائل راه حل های متعددی را درنظر می گیرد در حالی که متقکر نقاد اغلب به دنبال یک پاسخ است. ایشانبر مبنای نظریه عصب شناسی بیان می دارد که نیمکره سمت چپ تفکر نقادانه و نیمکره سمت راست تفکرخلاق را تنظیم می کند و فرد خلاق از ترکیب هر دو فرآیند فکری بهره می برد.از بررسی های انجام شده، دریافت می شود که در فرآیند طراحی معماری، تفکر نقادانه در تعاملی دوسویه با تفکرخلاقانه قرار دارد و در مراحل مختلف فرآیند طراحی این دو نوع تفکر از یکدیگر جدایی ناپذیر بوده و مکملیکدیگر به شمار می آیند. در این باره برخی از صاحبنظران بیان داشتند که تفکر نقادانه از استراتژی تفکر همگرااستفاده می کند در حالی که برخی دیگر بر این باورند که تفکر نقادانه علاوه بر تفکر همگرا از استراتژی تفکر واگرانیز بهره می برد. به بیانی دیگر تفکر واگرا و همگرا هر دو به تفکر نقادانه یاری می رسانند.

Authors

فاطمه محمدعلی نژاد

مربی گروه مهندسی معماری، دانشکده مهندسی عمران و معماری، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران