ﻫﺎﺑﺮﻣﺎس و ﺑﻨﻴﺎنﻫﺎی ﺷﺒﻪاﺳﺘﻌﻼﻳﻰ ﻣﻌﺮﻓﺖ

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 246

This Paper With 22 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IHCSP-10-19_007

تاریخ نمایه سازی: 17 دی 1399

Abstract:

ﻧﻮﺷﺘﻪی ﭘﻴﺶ رو ﺷﺮح و ارزیابی ﺑﺨﺸﻰ از اﻓﻜﺎر ﻳﻮرﮔﻦ ﻫﺎﺑﺮﻣﺎس، ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس و ﻓﻴﻠﺴﻮف آﻟﻤﺎﻧﻰ، در ﺣﻴﻄﻪی ﻣﻌﺮفت‌شناسی اﺳﺖ که در متون فارسی به آن کمتر توجه شده است. یکی از اهداف پروژۀ تحقیقاتی او ﻧﺰدﻳﻚﻛﺮدن داﻧﺶ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻰ یا زﻳﺴﺖﺟﻬﺎن بوده و هدف این نوشتار نیز ارائۀ شرحی نظام‌مند از این کوشش هابرماس و تقابل‌های فکری وی با دیگر نحله‌های فلسفی-اجتماعی است. «علائق شبه‌استعلایی» یکی از مفاهیم کلیدی است که در این فرایند نقشی حیاتی دارد و دانش را از ساحت سوژۀ استعلایی به ساحت فرآیند تاریخی که از نیازهای عملی برخواسته مرتبط می‌کند. به‌ همین جهت، این نوشتار ﺑﻪ دﻧﺒﺎل روﺷﻦ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻣﻌﻨﺎ، کارکرد و رﻳﺸﻪﻫﺎی این مفهوم ﺑﻮده است. از این حیث، در ﺑﻴﻦ آﺛﺎر او دو ﻛﺘﺎب از ﺟﺎﻳﮕﺎه ﻣﺮﻛﺰی ﺑﺮﺧﻮردار ﻫﺴﺘﻨﺪ: داﻧﺶ و ﻋﻼﺋﻖ اﻧﺴﺎﻧﻰ و ﻧﻈﺮﻳﻪ‌ی ﻛﻨﺶ ارﺗﺒﺎﻃﻰ. یافته‌ها نشان می‌دهند که: 1-ﭘﺮﺳﺶﻫﺎﻳﻰ که ﻫﺎﺑﺮﻣﺎس در این کتاب در ﺻﺪد ﭘﺎﺳﺦ‌ﮔﻮﻳﻰ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ اﺳﺖ در واقع ﭘﺮﺳﺶﻫﺎی ﻛﺎنت ﻫﺴﺘﻨﺪ: «شرایط عام امکان شناخت». 2-علائق شبه‌استعلایی ریشه در زیست انسانی دارد که تحول اساسی در نظریه‌های انتقادی است. 3- معرفت‌شناسی هابرماس درصدد احیای ارزش‌های روشنگری و رهایی از سلطه است. 4- هابرماس از طریق صورت‌بندی علائق شناختی با سایر نحله‌های فکری وارد مناظره می‌شود ( فرا رفتن از مکتب فرانکفورت، نقد پست‌مدرنیسم و دیگر نحله‌های فلسفی).

Authors

اسفندیار غفاری نسب

دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شیراز

علی اکبری

دانشجوی دکتری جامعه شناسی گرایش اقتصادی و توسعه دانشگاه شیراز

علی اصغر نظری

کارشناسی ارشد فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران