چرخه سیاست گذاری، مدیریت و اقتصاد نظام سلامت

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 245

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MSHS-5-3_002

تاریخ نمایه سازی: 20 دی 1399

Abstract:

سردبیر محترم مجله راهبردهای مدیریت در نظام سلامت سلامت یکی از ارزش ها و نیازمندی های پایه ای رشد انسان بوده که در مکاتب الهی و اسناد بین المللی بدان تاکید شده است و دولت ها موظف هستند همه امکانات خود را در راستای پاسخ دهی به نیازهای سلامتی آحاد مختلف جامعه بسیج کرده و مراقبت های سلامت با کیفیت و قابل ­پرداخت را در همه سطوح خدمات بهداشتی، درمانی و بازتوانی برای تک­تک افراد کشور فراهم کنند که تولیت این امر بر عهده نظام سلامت قرار داده شده است (۱) و نظام های سلامت تلاش کرده اند تا با برقراری سازوکارهای مختلف، مسیولیت خود را در قبال تامین سلامت جوامع به درستی انجام دهند (۲). رشته های مختلف علوم سلامت نیز در همین راستا و به عنوان بازوان اجرایی، آموزشی و تحقیقاتی نظام سلامت، سعی در ایفای نقش خود دارند. در این بین و به منظور هدفمندتر کردن اقدامات انجام شده در نظام سلامت و ارتقای هر چه بیشتر شاخص های سلامت کشور، توجه به حلقه های سیاست گذاری، مدیریت و اقتصاد سلامت که در کنار هم تشکیل یک چرخه را می دهند ضروری به نظر می رسد. در ارتباط با حلقه اول، سیاست گذاری فرآیندی پیچیده و چند بعدی است و عوامل متعددی بر آن تاثیر گذار هستند. سیاست گذاری در نظام­ سلامت به عنوان هسته مرکزی و مغز متفکر نظام سلامت در جهت تعیین راهبردهای کلی نظام در مسایل مختلف مرتبط با سلامت است که باید مبتنی بر شواهد و توسط متخصصان خبره انجام گیرد. به بیان بهتر و به دلیل اهمیت کالای استراتژیک سلامت، انجام این سیاست گذاری نباید با آزمون و خطا همراه باشد. چرخه سیاست گذاری شامل شناسایی مشکل، تدوین سیاست، اتخاذ سیاست، اجرای سیاست و ارزیابی سیاست است (۳). افراد سیاست گذار باید درک عمیقی از مشکلات و دغدغه های واقعی سلامت مردم داشته و با ارزش ها و چارچوب های فرهنگی جامعه آشنا باشند، دارای تحصیلات مرتبط و تجربیات اجرایی-آموزشی مناسبی باشند، با سایر سازمان ها ارتباطات سازنده و اثربخش برقرار کرده و نظام ­سلامت را از حالت انفعال خارج کنند، قادر باشند به دور از هرگونه تعصب، از شواهد علمی و تجارب ارایه­ شده توسط سیستم های سلامت پیشرو استفاده کنند، از نظرات نخبگان جوان کشور استقبال کنند، نظام را برای رویارویی با بحران ها و شرایط اضطراری همچون بیماری کووید-۱۹ آماده کنند، توان پذیرش تصمیمات اشتباه خود را داشته باشند و درصدد رفع آنها برآیند تا در­ نهایت راهبری جامعی برای نظام داشته باشند، چشم انداز و برنامه استراتژیک مناسبی برای آن ترسیم کنند و عملکرد سیستم را از جهات گوناگون بهبود بخشند. در ارتباط با حلقه دوم، پس از سیاست گذاری مبتنی بر شواهد، نوبت به اجرای کامل و هدفمند آن می رسد که در این وهله، نظام سلامت در همه سطوح مدیریتی نیازمند مدیران بهداشتی و درمانی حاذق و توانمند دارای مهارت های انسانی است (۴). مدیری که با رعایت اصول اخلاقی، تشکیل تیمی سالم و انگیزه دهی مداوم، فعالیت های گروهی را با حل تعارضات منافع احتمالی در راستای رسیدن به اهداف معین هدایت کند، برنامه ریزی گام به گام داشته باشد و اصول سازماندهی را مد نظر قرار دهد، بهینه ترین استفاده را از منابع در دسترس ببرد، سازمان خود را بهره ور و آن را با تغییرات گسترده محیط بیرونی هماهنگ کند، قدرت مذاکره، چانه­ زنی و مهارت های رهبری داشته باشد تا بدین صورت قادر باشد در کنار جلب رضایت کارکنان و گیرندگان نهایی خدمات، سیاست های ابلاغی سلامت را به بهترین شکل ممکن اجرا و موجبات بهبود شاخص های سلامت کشور را فراهم کند (۵). در این حلقه نیز انتخاب مدیران بهداشتی و درمانی کشور باید مبتنی بر شایسته سالاری و بهدور از سایر مسایل باشد. لازم به ذکر است که سیاست گذاری های هر چند دقیق اگر در مرحله اجرا با ضعف مواجه شوند نخواهند توانست بهدرستی اهداف از پیش تعیین شده خود را محقق نمایند که وقوع این دست از اتفاقات باعث تضییع حقوق و سلامتی افراد جامعه شده و پایمال شدن بیت المال و منابع محدود نظام سلامت را در پی خواهد داشت و نهایتا منجر به کاهش اعتماد مردم به دولت و نهادهای دولتی می شود. در ارتباط با حلقه سوم، ریشه علم اقتصاد به تقابل دو مولفه وجود منابع محدود و نیازهای نامحدود در جامعه باز می گردد، به گونه ای که بتوان پاسخگوی این نیازهای نامحدود با به کارگیری بهینه منابع محدود موجود بود. علم اقتصاد سلامت نیز به به دنبال تحقق اهداف مذکور در نظام سلامت است، یعنی بودجه و منابع محدود انسانی و غیرانسانی نظام سلامت با چه شیوه و ترکیبی در راستای حفظ و ارتقای سلامت جامعه به کار گرفته شوند تا بهترین خروجی ممکن و تولید سلامت را داشته باشند. اقتصاد­دانان سلامت باید درک کامل و درستی از مفاهیم اثربخشی، کارایی و عدالت داشته باشند. با انجام مطالعات اقتصاد سلامت میتوان به این سوالات پاسخ داد که مقدار بهینه تخصیص منابع به هر بخش نظام چه میزان است، چه پروسیجرها و فرآیندهای درمانی مقرون به صرفه تر هستند، چه داروهایی تحت پوشش نظام بیمه ای قرار بگیرند، چه تجهیزات پزشکی خریداری شوند، تعرفه خدمات مراقبت سلامت چه مقدار باشد و یا به عبارتی دیگر، در نظام سلامت چه کالاهایی و چگونه تولید شوند، با چه روش هایی به دست مصرف کننده نهایی برسند و سپس اطلاعات حاصل از پژوهش های مختلف در اختیار سیاست گذار قرار گرفته تا مبنای سیاست گذاری مبتنی بر شواهد فراهم شود. در این حلقه باید توجه کرد که اتخاذ برنامه و سیاست هایی هر چند دقیق در حلقه سیاست گذاری و سپس سپردن آن در حلقه دوم به مدیران بهداشتی و درمانی شایسته بدون در نظرگرفتن مولفه های اقتصادی و تخصیص بودجه و اعتبارات عملا امکانپذیر نبوده و حتی درصورت اجرا در مدت زمان کوتاهی با شکست مواجه شده و از چرخه خارج خواهند شد، بدون آنکه منفعتی برای بهبود سلامت جامعه داشته باشند. در مجموع، هر جامعه ای نیازمند نظام سلامت یکپارچه و متحدی است که پویا و پاسخگو بوده و به دنبال ارتقای مداوم خود باشد، توسط سیاست گذاران توانمند اداره شود، مشکلات اصلی سلامت مردم را در راس فعالیت های کاری خود قرار دهد (حلقه اول)، مدیرانی متعهد و نیروهای اجرایی ماهر و آموزش دیده ای داشته باشد (حلقه دوم)، با تامین مالی صحیح از گیرندگان خدمات حفاظت مالی داشته باشد، هزینه های خود را کنترل کند، عدالت در سلامت را بسط دهد (حلقه سوم) و در نهایت حلقه های سیاست گذاری، مدیریت و اقتصاد سلامت با برقراری ارتباطات اثربخش و تولید شواهد علمی معتبر و تشکیل یک چرخه منسجم بتوانند به درستی نقش خود را در نظام ایفا کرده و در راستای خدمت به بازیابی، حفظ و ارتقای سلامت جامعه گام بردارند.

Keywords:

Policy making , Healthcare management , Health economics , سیاستگذاری , مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی , اقتصاد سلامت

Authors

محمدرضا شیخی چمان

۱ دانشجوی دوره دکتری تخصصی اقتصاد سلامت، دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، تهران، ایران ۲ دانشجوی دوره دکتری تخصصی اقتصاد سلامت، مرکز تحقیقات علوم مدیریت و اقتصاد سلامت، دانشگاه