اثربخشی تحریک الکتریکی مغز بر کارکردهای اجرایی و کاهش علائم افراد دچار اختلال افسردگی اساسی
عنوان مقاله: اثربخشی تحریک الکتریکی مغز بر کارکردهای اجرایی و کاهش علائم افراد دچار اختلال افسردگی اساسی
شناسه ملی مقاله: JR_QAPSY-13-4_004
منتشر شده در در سال 1398
شناسه ملی مقاله: JR_QAPSY-13-4_004
منتشر شده در در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:
معصومه نوذری - گروه روانشناسی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
وحید نجاتی - دانشیار، گروه روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
بهرام میرزاییان - استادیار، گروه روانشناسی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
خلاصه مقاله:
معصومه نوذری - گروه روانشناسی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
وحید نجاتی - دانشیار، گروه روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
بهرام میرزاییان - استادیار، گروه روانشناسی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تحریک الکتریکی مغز بر ارتقای کارکردهای اجرایی از جمله حافظه کاری، انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری و کاهش علائم افسردگی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه و جامعه آماری شامل 33 زن دچار افسردگی اساسی مراجعه کننده به مراکز مشاوره سرپایی منطقه 1 و 2 وابسته به آموزش و پرورش شهر ساری در سال 1397 بود. با روش نمونهگیری در دسترس تعداد 20 نفر بهعنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 20 دقیقهای هفتهای دو بار تحت درمان تحریک الکتریکی قرار گرفتند. از نسخه نرم افزاری سه آزمون به نام کارتهای ویسکانسین هیتن و همکاران 1993، ان-بک کریچنر 1958، برو-نرو هافمن 1984 و آزمون افسردگی بک دو 1996 دادهها جمعآوری و با بهرهگیری از شاخصهای توصیفی و آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر دادهها تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مغز علائم افسردگی (68/38 =F، 001/0 =P)، خطای ویسکانسین (82/9 =F، 006/0 =P) و زمان کل آن را (24/8 =F، 010/0 =P)، زمان ان-بک (09/28 =F، 001/0 =P) و زمان واکنش حالت برو را (32/4 =F، 05/0 =P) کاهش و دقت برو-نرو در حالت برو (66/11 =F، 003/0 =P) و دقت در حالت نرو را (53/15 =F، 001/0 =P) افزایش داده و این تغییرات در مرحله پیگیری پایدار مانده است؛ ولی در طبقات ویسکانسین (53/1 =F، 232/0 =P) تأثیری نداشته است. نتیجهگیری: از آنجا که تحریک الکتریکی مغز موجب بهبود زمینههای شناختی، علائم افسردگی، کارکردهای اجرایی میشود؛ بنابراین میتوان از آن بهعنوان یکی از مداخلههای مؤثر در درمان اختلال افسردگی اساسی استفاده کرد.
کلمات کلیدی: افسردگی, انعطافپذیری, حافظه کاری, کنترل بازداری, تحریک الکتریکی مغز
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1139946/