بررسی ارتباط حسابرسی عملکرد و پاسخگویی نهادهای دولتی

چنانچه پاسخگويى بعنوان يكى از ضرورت هاى حكمرانى نوين در عصر حاضر تحقق يابد، به تقويت رابطه ميانشهروندان و كارگزاران، افزايش اثربخشى و شفافي ر در عملكرد سازمان ها، كاهش فساد (مالي، ادارى و ... )، افزايشانسجام و مشروعيت نظام سياسى منجر خواهد شد. پاسخگويي يكى از اركان اصلي مديريت دولتي است كه تصويریاز عدالت، برابری، اعتماد و انصاف را به ذهن متبادر مى سازد و مى توان برای بهبود شرايط و اثربخشي مديريتدولتي مورد استفاده قرار گيرد. در اين زمينه حسابرسي عملكرد و خدمات مرتب با آن از جمله ابزارهايي مي باشد كه باهدف ياری رساندن به مديران در هدايت و رهبری بهتر واحد ها اقتصادی، از طريق ارزيابي اثربخشي، كارايي وصرفه اقتصاد و ارائه پيشنهادها عملي، مديران را در اداره بنگاه كمک كند، بر اين اساس زمينه برای بهبوداجرا يک طرح، برنامه يا عملكرد سازمان و ارتقا كيفيت اجرای كارها، هر چه بيشتر و بهتر فراهم مي شود.پژوهش حاضر بصورت مروری انجام شده و مبنای نظر متغير پاسخگويي در آن برگرفته از مطالعه بونز ( 2006 )است. برای اين منظور ابتدا به بيان چارچوب مفهومي پاسخگويي پرداخته شده، سپس از طريق ساير منابع مفهومحسابرسي عملكرد مطرح شده و بر اساس استدلال قياسي و تحليل محتوا به ارتباط بين اين دو موضوع پرداختده شده است.

Keywords:

حسابرسی عملکرد , کارایی , اثربخشی , صرفه اقتصاد , پاسخگویی , انواع پاسخگویی