ارتباط بین مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) و ارزش ویژه برند (Brand Equity) و بازاریابی صنعتی (B2B)

امروزه وجود رابطه قوی با مشتریان مهمترین رمز موفقیت در هر کسب و کار است.از این رو مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری که به معنی تلاش سازمان جهت ایجاد و ارائه ارزش به مشتری است مورد توجه قرار گرفتهاست. هدف از این پژوهش ارتباط بین مدیریت ارتباط با مشتری و ارزش ویژه برند و بازاریابی صنعتی می باشد. ابعاد موفقیت مدیریت ارتباط مشتری براساس مدل سین و همکاران عبارتست از: تمرکز برمشتریان کلیدی،سازماندهی مناسب، مدیریت دانش ، فناوری. تمرکز بر مشتریان کلیدی خود شامل مشتری محور، ارزش حیات مشتری، سفارش سازی و حفظ روابط دو جانبه و بلند مدت است. برند ها به عنوان منابع اصلی ، به مشتریانکمک کرده تا به اهداف و پروژه های خود در رابطه با هویت شان دست یابند. بنابراین شناسایی برند توسط مشتری در این جا به عنوان تعریف یک مشتری از خود به وسیله برند تعیین می شود، این حس در واقع جستو جوی برای دستیابی به معنایی است که بتواند هویت ما را در بازار برندها به ظهور برساند. تجربه موفقیت، ناکامی سازمان و شریک شدن در موفقیت یا عدم موفقیت سازمان در تعیین هویت سازمانی نقش دارد و رابطه ادراکی بین تعریف از یک سازمان و تعریفی که یک فرد از خودش دارد و به وسیله آن تعیین هویت را در فرایند تعریف از خود می بیند ، وجود دارد. انسان ها از اولین لحظات تا آخرین مرحله زندگی در تلاش و حرکت هستند. بعضی از افراد در جستجوی ارزشها و ترویج آنها و برخی به هر وسیله ای به دنبال تحقق آرزوهای خود هستند. در تمام این موارد یک وجه مشترک در احوال همه آنها ملاحظه می شود و آن « نیاز » است. جامعه بشری اکنون بیش از هر زمان دیگر با کمبود منابع و نیازهای متنوع مواجه است. در دنیای امروز دگرگونی های بسیار زیاد همراه با گسترش رقابت در زمینه های متنوع به ویژه در بازارها مشاهده می شود «تغییر» واژه آشنایی است که توام با فرصت ها و تهدیدهایی برای جوامع و زمینه های شغلی مختلف، گاهی عامل رشد و توسعه، و زمانی عامل نگرانی و تحیر و واماندگی می شود. کشورها و شرکت هایی که پویایی را هدف خود قرار داده اند سازندگی و توسعه را در تغییر می یابند.