CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف مثبت و منفی با اضطراب مرگ و خستگی مزمن در پرستاران

عنوان مقاله: بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف مثبت و منفی با اضطراب مرگ و خستگی مزمن در پرستاران
شناسه ملی مقاله: JR_SJNMP-6-2_006
منتشر شده در در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:

ملوک خادمی اشکذری - دانشگاه الزهرا
راضیه جماعتی اردکانی - دانشگاه اردکان
فاطمه کاغذگران - دانشگاه اردکان

خلاصه مقاله:
زمینه و هدف: اضطراب مرگ و خستگی مزمن از جمله مسائل مهم در کارکنان امور مراقبت و سلامت از جمله پرستاران میباشد. هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف مثبت و منفی با اضطراب مرگ و خستگی مزمن در پرستاران بود. مواد و روش ها: جامعه این پژوهش شامل همه پرستاران شاغل در بیمارستانهای دولتی شهر یزد بود. از بین این جامعه نمونه ای به حجم 300 پرستار با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. شرکت کنندگان مقیاس اضطراب مرگ، پرسشنامه خستگی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس عواطف مثبت و منفی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS-22 و مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته‌ها: نتایج نشان داد که راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف مثبت و خستگی مزمن دارای نقش واسطه ای بودند. راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف منفی و خستگی مزمن دارای نقش واسطه ای بودند. راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف منفی و اضطراب مرگ دارای نقش واسطه ای بودند.  نتیجه گیری: پرستارانی که سطوح عواطف مثبت کم و عواطف منفی بالایی را دارند استفاده زیادی از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و استفاده کمی از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان دارند و ممکن است خستگی مزمن را تجربه کنند. همچنین پرستاران با عواطف منفی بالا ممکن است از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان استفاده کنند و در نتیجه سطوح بالایی از اضطراب مرگ را تجربه کنند.زمینه و هدف: اضطراب مرگ و خستگی مزمن از جمله مسائل مهم در کارکنان امور مراقبت و سلامت از جمله پرستاران میباشد. هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف مثبت و منفی با اضطراب مرگ و خستگی مزمن در پرستاران بود. مواد و روش ها: جامعه این پژوهش شامل همه پرستاران شاغل در بیمارستانهای دولتی شهر یزد بود. از بین این جامعه نمونه ای به حجم 300 پرستار با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. شرکت کنندگان مقیاس اضطراب مرگ، پرسشنامه خستگی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس عواطف مثبت و منفی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS-22 و مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته‌ها: نتایج نشان داد که راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف مثبت و خستگی مزمن دارای نقش واسطه ای بودند. راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف منفی و خستگی مزمن دارای نقش واسطه ای بودند. راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف منفی و اضطراب مرگ دارای نقش واسطه ای بودند.  نتیجه گیری: پرستارانی که سطوح عواطف مثبت کم و عواطف منفی بالایی را دارند استفاده زیادی از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و استفاده کمی از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان دارند و ممکن است خستگی مزمن را تجربه کنند. همچنین پرستاران با عواطف منفی بالا ممکن است از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان استفاده کنند و در نتیجه سطوح بالایی از اضطراب مرگ را تجربه کنند.

کلمات کلیدی:
Keywords: Cognitive emotion regulation strategies, Positive and negative affect, Death anxiety, Chronic fatigue, Nurse, راهبردهای تنظیم شناختی هیجان, عواطف مثبت و منفی, اضطراب مرگ, خستگی مزمن, پرستار

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1144573/