تحلیل گفتمانی داستان «خانه روشنان» گلشیری با استفاده از نظریه راجر فالر

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 262

This Paper With 23 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPLL-28-88_010

تاریخ نمایه سازی: 12 بهمن 1399

Abstract:

یکی از رویکردهایی که در نقد داستان از منظر زبان­شناختی بسیار متحول‌ شده، نظریه راجر فالر است. این نظریه آمیزه­ای از نظریات دستورزبان گشتاری چامسکی و زبان­شناسی نقش‌گرای هالیدی است. ازآنجاکه داستان «خانه روشنان» گلشیری به‌شیوه جریان سیال ذهن نوشته شده و فالر نیز معتقد است، در چنین داستان­هایی، روساخت به فهم ژرف‌ساخت کمک می­کند، در مقاله حاضر، با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و ابزار کتابخانه­ای و با رویکرد زبان­شناختی برمبنای نظریه زبان­شناختی فالر، داستان «خانه روشنان» تحلیل شده است. نتایج این تحقیق حاکی است نوع گشتار و شیوه جریان سیال در این اثر باعث به‌هم‎ریختگی ساختار نحوی جملات، عدم پیروی از قواعد دستوری، تکرار مرجع ضمایر، ایجاد ضرباهنگ و موسیقی در کلام، کاربرد تضادهای تداعی­گر و تکرارهای مبتنی بر تأکید، سردرگمی مخاطبان، و ایجاد تعلیق و تعویق در کلام می­شود. شخصیت اصلی این اثر، کنشگر و راویانِ جمع، همگی، منفعل و حسی‌ـ‌ادراکی‌اند. گویی، نباید کلامی ضدایدئولوژی غالب متن بر زبان رانند که باعث برهم‌خوردن فضای تک­صدای متن شود. گلشیری در این اثر نیز خواسته مانند بقیه آثارش به مشکلات جامعه نقب ‌بزند و قضاوت­های مداخله­جویانه­اش را در متن حاکم کند. از حیث نگاه به متن، نویسنده گاه از منظر بیرونی به متن پرداخته و خود را قادر به فهم ادراکات اشخاص داستان ندانسته و گاه از منظر درونی متن را کاویده و گرایش­های شناختی خود را با متن همگام کرده است. از حیث بازنمود گفتار و اندیشه نیز این اثر هم از گفتار باواسطه (مستقیم آزاد) استفاده کرده است و هم از گفتار بدون واسطه و مستقیم. هردوی این شیوه­­ها توانسته تا حد امکان مکنونات درونی و کلامی شخصیت­های اصلی و فرعی را بازنماید.      

Authors

سمیرا شفیعی

Tarbiat Modarres University

عاطفه زندی

Esfahan University