ارتقای بهره وری سیستم های زراعی دیم در ایران: دستاوردها و چشم انداز

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 649

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NABATAT16_575

تاریخ نمایه سازی: 13 بهمن 1399

Abstract:

از مجموع 16/5 میلیون هکتارمساحت اراضی کشاورزي کشور، حدود14/7 میلیون هکتار 89 درصد) به اراضی زراعی و بقیه 11 درصد به باغات اختصاص دارد. از مجموع سطح زراعی، حدود 59 درصد به کشت آبی و 41 درصد به کشت دیم اختصاص دارد. همچنین، نزدیک 76 درصد کل اراضی زراعی زیر کشت بوده و 24 درصد آن آیش میباشد. بررسی آمار متوسط 4 ساله اخیر 1394-97 وزارت جهاد کشاورزي نشان میدهد که در حال حاضر سطح زیر کشت دیم در محصولات زراعی و باغی کشور به ترتیب نزدیک 5,300,000 و 380,000 هکتار میباشد. بر اساس این آمار، استان هاي کرمانشاه حدود 645 هزار هکتار معادل 12/1 درصد)، کردستان حدود 593 هزار هکتار معادل 11/2 درصد، آذربایجان شرقی حدود 532 هزار هکتار معادل 10 درصد)، لرستان حدود 384 هزار هکتار معادل 7/2 درصد)، اردبیل حدود 364 هزار هکتار معادل 6/9 درصد و همدان حدود 363 هزار هکتار معادل 6/8 درصد بیشترین سطح زراعت دیم را به خود اختصاص می دهند.در این میان 66/5 درصد سهم گندم، 18/5 درصد سهم جو، 9 درصد سهم نخود و حدود 2/5 درصد سهم عدس میباشد. با توجه به این آمار، غلات و حبوبات بخش عمده کشت دیم کشور را به خود اختصاص می دهند و سالانه حدود 3,5 میلیون تن گندم، حدود بیش از 900 هزار تن جو و نزدیک 200 هزار تن نخود تولید میشود. با توجه به چالشهاي پیش روي کشاورزي ایران به ویژه بواسطه تغییرات اقلیمی و کاهش منابع آ کشور، توجه ویژه به ارتقاي بهرهوري تولید در محصولات عمده نظامهاي زراعی دیم اهمیت مضاعفی پیدا میکند. این موضوع میتواند در قالب دو راهبرد کلی بهنژادي و بهزراعی صورت پذیرد که با بهینه کردن روابط ژنوتیپ و محیط با مدیریت مناسب منجر به حصول حداکثر عملکرد محصول شود.در این راستا، پروژه ارتقاي امنیت غذاییبا هدف افزایش ثبات و پایداري تولید از طریق افزایش بهرهوري تولید محصولات دیم کشور با اولویت محصولات و استانهاي غالب و با اجراي بسته هاي مختلف بهنژادي و بهزراعی شامل ارزیابی ژنوتیپهاي مختلف محصولات گندم، جو، نخود، عدس و محصولات علوفهاي؛ سامانه هاي مختلف خاكورزي حفاظتی ؛ اجراي تناو زراعی؛ کنترل علفهاي هرز؛ تغذیه محصول؛ برداشت مکانیزهدر مناطق مختلف اقلیمی در شرایط زارعینبا چهار استان کردستان، کرمانشاه، آذربایجانشرقی و لرستان و در قالب همکاري با موسسه تحقیقات بین المللی کشاورزي مناطق خشک ICARDA در سال 1394-95 آغاز شد که در مقاله حاضر به دستاوردهاي اجراي این پروژه پرداخته میشود. نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین عملکرد قابل دست یابی گندم در استانهاي آذربایجانشرقی، کردستان، کرمانشاه و لرستان نسبت به متوسط عملکرد کشاورزان هر منطقه، به ترتیب حدود %38، %15، %43 و %17 افزایش پیدا کرد. در مورد محصول جو، این میزان افزایش براي استانهاي آذربایجانشرقی، کردستان، کرمانشاه و لرستان به ترتیب %21، %25، %49 و %24 به دست آمد. در مورد محصول نخود، میزان افزایش عملکرد در مقایسه با متوسط عملکرد کشاورزان منطقه در استان کردستان %4، در کرمانشاه %35 و لرستان %54 بود. نتایج به دست آمده از ارزیابی سامانه هاي خاكورزي نشان داد که عملکرد محصول تحت تاثیر اثر متقابل ژنوتیپ، محیط و نوع خاكورزي قرار میگیرد. نتایج به دست آمده در استان آذربایجانشرقی نشان میدهد که در کشت محصولات گندم، جو و نخود، سامانههاي کشت مستقیم و کمخاكورزي نسبت به کشت مرسوم عملکرد بیشتري تولید میکندبه منظور بیان مفهوم خلاء عملکرد، در این مقاله، خلاء عملکرد ژنتیکی و مدیریتی محصول گندم براي شهرستانهاي استان کردستان محاسبه و ارائه شده است کهدر آن، عملکرد 11 ژنوتیپ باران، اوحدي، داري1، هما، آذر2، سرداري، هشترود، داري2 ، ریژاو، ساجی و کراس سبلان در 7 شهرستان بیجار، دهگلان، دیواندره، سقز، سنندج، قروه و کامیاران مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان خلاء عملکرد محصول در سه سناریو شامل 1 خلاء عملکرد مدیریتی اختلاف متوسط عملکرد ارقام مورد بررسی با متوسط عملکرد 10 ساله کشاورزان مناطق مورد مطالعه)، 2 خلاء عملکرد ژنتیکی اختلاف عملکرد رقم برتر با متوسط عملکرد ارقام مورد بررسی و 3 کل خلاء عملکرد اختلاف عملکرد رقم برتر با متوسط عملکرد 10 ساله کشاورزان مناطق مورد مطالعه ارائه شد. نتایج نشان داد که در بین مناطق مورد مطالعه، بیشترین و کمترین خلاء عملکرد مدیریتی به ترتیب با % 86/9 و % 41/8 مربوط به شهرستانهاي دیواندره و دهگلان؛ بیشترین و کمترین خلاء عملکرد ژنتیکی به ترتیب با %26/7 و% 11/7 مربوط به شهرستانهاي سنندج و دهگلان؛ و بیشترین و کمترین خلاء عملکرد کل با %111 و %58 مربوط به شهرستانهاي سقز و دهگلان میباشد. میانگین خلاء عملکرد مدیریتی، ژنتیکی و کل خلاء عملکرد در استان به میزان %62/8، %17/8 و %91 محاسبه شد. با فرض کاهش خلاء عملکرد تا سطح عملکرد قابل دستیابی و حداکثر عملکرد قابل دستیابی در هر شهرستان، میزان تولید گندم استان کردستان میتواند نسبت به شرایط فعلی به ترتیب حدود بیش از 310 هزار تن و 440 هزار تن افزایش یابد که با قیمت محصول گندم سال 98، ارزش ناخالصی معادل 5280 میلیون ریال و 7500 میلیون ریال میباشد.با توجه به نتایج به دست آمده میتوان دریافت که عملکرد فعلی محصولات دیم در کشور با ظرفیت بالقوه عملکردي آن فاصله قابل ملاحظه اي داشته و میتوان با مدیریت بهینه ژنوتیپ و محیط، خلاء موجود را به حداقل ممکن رسانید و میزان بهره وري آ سبز در کشاورزي ایران را به مقدار قابل توجهی افزایش داد. همچنین، نتایج حاصل از ارزیابی صورت گرفته میتواند مبناي طرح هاي ملی و استانی در تقویت سیستم هاي دیم مناطق غر ایران باشد و خطوط تحقیقاتی ویژه اي را براي پشتیبانی به نژادي و بهزراعی در دیم زارهاي کشورتعریف نماید.

Authors

جواد وفابخش

عضو هییت علمی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران