مطالعه تحلیلی نقوش خوشنویسی، انسانی و گیاهی در تطبیق چند نمونه از شیشههای میناکاری دوره مملوکان در مصر و سوریه با فلزکاری دورههای ایلخانی و تیموری در ایران

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 545

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HSIK-3-1_011

تاریخ نمایه سازی: 13 بهمن 1399

Abstract:

آثار هنری از جمله هنرهای فلزکاری و شیشه‌گری، در طول تاریخ انعکاس‌دهنده مضامین مختلفی بوده‌اند و از قدیمی‌ترین صنایعی هستند که با تنوع وسیعی از آثار در سرزمین‌های مختلف به ظهور رسیده‌اند. در این میان، تاثیر‌‌‌ انواع هنر‌ها و نفوذ مفاهیم و محتوای آثار بر یکدیگر، در تولیداتی دیده می‌شود که دارای اشتراکات مختلف و تحت نفوذ فرهنگ‌ها و ادوار تاریخی همانندی بوده‌اند. در این پژوهش، نقوش مشترک میان شیشه‌های میناکاری شده مملوکان مصر و سوریه با فلزکاری ایلخانی و تیموری ایران مورد توجه قرار گرفته است. بیان ویژگی‌های فلزکاری ایران و شیشه‌های مزین به میناکاری دوره ممالیک و تحلیل تطبیقی نقوش، محتوا، مضامین و عناصر مشترک میان این آثار و هم‌چنین دلیل وجود این اشتراکات از اهداف این تحقیق است. این امر با انتخاب تعدادی از نقوش فلزی ایران و تعدادی از نقوش شیشه‌های میناکاری دوره مملوکان میسر شده ‌است که بعد از تطبیق نقوش، به مطالعه جزییات آنها پرداخته شده ‌است. شیوه انجام تحقیق، به روش توصیفی- تحلیلی بوده و با بررسی تصویری سه دسته از مضامین و نقوش تزیینی پر کاربرد در هنر میناکاری شیشه و فلزکاری صورت پذیرفته ‌است. در این راستا، پرسش پژوهش حاضر این است که نقوش آثار فلزی و شیشه‌‌ای دارای چه اشتراکات و تاثیر‌‌‌اتی بر یکدیگر بوده‌اند و کدام ‌یک بر دیگری تقدم دارند؟ کدام نوع نقوش انسانی، گیاهی و کتیبه‌ای در تزیین اشیا به رفته‌اند و ارتباط میان کاربرد شی و نقش تزیینی چگونه است؟ یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که گستره نقوش و مضامین در این آثار، به دلیل اشتراکات مذهبی و آیینی بوده است و انتقال هنر ایران به سرزمین‌های مصر و سوریه، به وضوح در تزیینات این مناطق ملموس است و علایق معنوی، عوامل فرهنگی و ارتباطات سیاسی نیز در بروز این اشتراکات تاثیر‌‌‌ داشته‌اند.

Keywords:

Authors

فریبا مولازاده

کارشناس ارشد صنایع دستی، دانشگاه هنر اصفهان.