ارزیابی انتخابات پارلمان اروپا (۲۰۱۹) و ترسیم چشم انداز سیاست خارجی اتحادیه اروپا

با وجود افزایش محبوبیت احزاب ملیگرای ضدوحدت اروپا، کسب اکثریت کرسیهای پارلمان اروپا از سوی جریان های میانه رو و متعاقب آن، احتمال اشغال پست های کلیدی اتحادیه از سوی اعضای همین جریان های میانه رو حکایت از آن دارد که مسیر آتی اتحادیه اروپا به خصوص عرصه سیاست خارجی کمترین تغییر را در مقایسه با پنج سال گذشته تجربه خواهد کرد. - به باور برخی کارشناسان، سیاست آمریکای ترامپ و روسیه پوتین، تضعیف و حتی نابودی اتحادیه اروپاست. بر این اساس، سیاست اتحادیه در قبال روسیه در دوران جدید، همچون دوره قبل، مبتنی بر تشدید فشار اقتصادی بر مسکو و افزایش هزینه های این کشور در کشورهای پیرامونی روسیه (اقمار شوروی) خواهد بود. - در مقابل، سیاست آتی اتحادیه اروپا در قبال آمریکای ترامپ احتمالا سیاست «صبر، سکوت و واکنش محتاطانه» خواهد بود، زیرا اتحادیه اروپا معتقد است تفکر ملی گرایانه خاص ترامپ جایگاهی پایدار در حاکمیت آمریکا ندارد. - سیاست خارجی اتحادیه اروپا در غرب آسیا دربرگیرنده استانداردهای دوگانه است که ریشه آن در ماهیت بین دولتی سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا بوده و همین مسئله از کارآیی این سیاست خارجی کاسته است. - سیاست دیرپای اتحادیه اروپا در قبال ایران، تغییر رفتار تدریجی ایران در حوزه های چالش برانگیز و اختلافی خواهد بود که توافق برجام قدم اول در راستای تحقق این سیاست راهبردی و قدیمی اروپا بوده است. از سوی دیگر، سیاست و راهبرد اتحادیه اروپا در قبال رژیم صهیونیستی، تضمین امنیت
وجودی این رژیم از طریق تحقق کامل راه حل دو دولت و پایبندی به مرزهای ۱۹۶۷ میلادی بوده و خواهد بود. - به رغم وجود سیاستهای دوگانه در قبال منطقه غرب آسیا از سوی اعضای اتحادیه اروپا، و پیگیری این سیاست بر اساس «منافع» و نه «ارزش ها»، سوال اساسی این است که چرا نهادهای فراملی به خصوص پارلمان اروپا که از «منافع» دور بوده و بر «ارزش ها» تکیه دارند، قائل به همان استاندارد دوگانه در قبال ایران هستند؟ -نقش مشورتی نمایندگان پارلمان اروپا باعث شده تا نه تنها نمایندگان به صورت غیرعلنی و
غیررسمی با اعضای کمیسیون اروپا و شورای وزیران اتحادیه اروپا در تماس باشند و خواسته های خود و موکلانشان را از این طریق به اطلاع آنان رسانند؛ بلکه خود تبدیل به عناصر لابی گر شده و در ازای دریافت پول و امتیازات، منافع موکلان و مراجعان خود را در سطح پارلمان دنبال نمایند. - مخالفان و معاندان جمهوری اسلامی نظیر گروهک منافقین و دیگر جریان های به اصطلاح حقوق بشری و مخالف جمهوری اسلامی به صورت رسمی و از طریق ثبت خود به عنوان یک لابی گر در اتحادیه اروپا، حضورشان در کریدورهای پارلمان را مشروع ساخته و اقدام به ارتباطگیری با نمایندگان پارلمان و ارائه اطلاعات غلط و مخدوش در خصوص جمهوری اسلامی می کنند. - کشورهایی نظیر جمهوری اسلامی ایران که حضور منسجمی درون ساختار اتحادیه اروپا ندارند، از آسیب پذیری بیشتری در این اتحادیه برخوردار هستند و چنانچه گروه های لابیگر ایرانی نیز علیه این کشور فعالیت نمایند، میزان آسیب پذیری را دوچندان می کنند. حال آنکه در طرف مقابل، گروه های لابی صهیونیستی و عربی در تلاش دائم برای ارتباطگیری با نمایندگان پارلمان و از طریق آنها با
مقامات/نهادهای عالیرتبه اتحادیه هستند تا بتوانند از ظرفیت مشورتی پارلمان اروپا و نمایندگان آن برای تصویرسازی و بازنمایی مثبت دولت متبوع خود، تخریب چهره ایران و تاثیرگذاری بر راهبردهای اروپایی حداکثر استفاده را کنند.