رابطه بین جهت گیری برند و ساختار رفتار برندینگ کارکنان با نقش واسط ساز و کار برندینگ داخلی و ارتباطات بین عملکردی (مورد مطالعه: مجتمع کارخانجات سینتاش چوب اردبیل)

هدف از تحقیق حاضر بررسی جهت گیری برند و ساختار رفتار برندینگ کارکنان با نقش میانجی ساز و کار برندینگداخلی و تعدیل گری ارتباطات بین عملکردی در مجتمع کارخانجات سینتاش چوب اردبیل می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی، پیمایشی و از نوع همبستگی محسوب می گردد. جامعه آماری تحقیقشاغلین کارخانجات سینتاش چوب اردبیل در سال 1397 به تعداد 220 نفر می باشند و روش نمونه گیری تصادفی سادهاست. حجم نمونه بر اساس فرمول جدول مورگان 136 نفر می باشد. روش جمع آوری داده ها نیز میدانی و کتابخانه ای وابزار آن پرسشنامه های استاندارد و محقق ساخته می باشد. ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 پرسشنامه های حاکی از پایاییمناسب این پرسشنامه می باشد و روایی پرسشنامه ها توسط اساتید مورد تأیید قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیلداده ها بر حسب فرضیه های این پژوهش، از روش معادلات ساختاری نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج حاصل ازپژوهش، نشان می دهد مدل به کار گرفته شده، از لحاظ بارعاملی و اعداد معنی داری مورد تأیید است و تمام فرضیه ها جزفرضیه چهارم تایید شد.

Keywords:

جهت گیری برند , ساختار رفتار برندینگ کارکنان , ساز و کار برندینگ داخلی , ارتباطات بین عملکردی