شناسایی و اولویت بندی موانع موجود در مسیر پذیرش مدیریت دانش با استفاده از رویکرد تلفیقی دلفی فازی و AHP فازی

با توجه به تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی محیط پیرامونی، در اختیار داشتن اطلاعات کامل، دقیق و به موقع و به عبارتی داشتن سیستم مدیریت دانش کارآمد این امکان را به مدیران خواهد داد تا بتوانند تصمیمات صحیح و متناسبی اتخاذ نمایند و پاسخ مطمئن و به جایی را به تغییرات دهند. در مسیر پذیرش مدیریت دانش و پیاده سازی موفق سیستم مدیریت دانش موانعی وجود دارد که هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی این موانع بود. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان صنعت بیمه در شهر شیراز می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی و گلوله برفی 12 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. شناسایی موانع از طریق بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش صورت گرفت و جهت اعتبارسنجی و تایید وجود موانع شناسایی در صنعت بیمه، از تکنیک دلفی فازی و ابزار پرسشنامه و به منظور اولویت بندی موانع، از پرسشنامه مقایسات زوجی و تکنیک AHP فازی بهره برده شد. بر مبنای یافته های پژوهش حاصل از تکنیک دلفی فازی، 5 مانع شامل موانعاستراتژیک، موانع سازمانی، موانع تکنولوژیکی، موانع فرهنگی و موانع شخصی در مسیر پذیرش مدیریت دانش شناسایی و تایید شد. همچنین بر اساس نتایج تکنیک AHP فازی، موانع سازمانی از جهت میزان اهمیت با وزن 0/437 در اولویت اول؛ موانع استراتژیک با وزن 0/264 در اولویت دوم؛ موانع فرهنگی با وزن 0/154 در اولویت سوم؛ موانع تکنولوژیکی با وزن 0/09 در اولویت چهارم و موانع شخصی با وزن 0/054 در اولویت پنجم قرار گرفتند. همچنین همۀ زیرمعیارهای مرتبط با هر مانع به صورت تفکیک شده و به صورت کلی و براساس وزن نهایی هر زیرمعیار، اولویت بندی شدند

Keywords:

دلفی فازی مدیریت دانش , موانع پذیرش مدیریت دانش , AHP فازی