می توانند منافع شخصی و جریانی خود را به عنوان مصلحت عمومی جامعه القا کنند؟ - آیا در سیاستگذاری عرصه فضای مجازی جایی برای تاکید بر مناقشات سیاسی میان کشورها
ازجمله طرح ایده های خصومت، رقابت و ... وجود دارد یا آنکه اصولا چنین طرح بحث هایی ناشی از توهم توطئه است؟ - آیا فضای مجازی یک بستر اقتصادی- تجاری یا اجتماعی- سیاسی یا تفریحی- فراغتی است؟ اگرچه کمابیش نشانه هایی برای تصدیق همه موارد وجود دارد؛ اما در شرایط کنونی کشور ما کدام وجه بر این فضا غلبه دارد و این غلبه متضمن چه ضرورت هایی برای سیاستگذاری این حوزه است؟ - چنانچه فضای مجازی را یک بستر اقتصادی- تجاری بدانیم، چه پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؟ آیا ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین فراگیر شده و اقتصاد جهان را دگرگون خواهند ساخت؟ آیا چنین ارزهایی به ابزاری برای پولشویی و تامین مالی تروریسم و به طور کلی جابه جایی منابع پولی مجرمان بدل خواهند شد؟ آیا تجارت در فضای مجازی، فعالان اقتصادی و کسب وکار آنها در فضای حقیقی را با اختلال مواجه خواهد ساخت؟ آیا فرصت های اقتصادی جدید به ظرفیت های پیشین افزوده می شود یا جایگزین آنها خواهد شد؟ - چنانچه فضای مجازی را یک بستر اجتماعی- سیاسی قلمداد کنیم تبعات آن در حوزه کنشگری های سیاسی و اجتماعی ازجمله امنیت انتخاباتی، آسایش روانی، تحریک گسل های قومی، زبانی، مذهبی، جنسی، صنفی- حرفه ای و... چیست؟ - چنانچه فضای مجازی را یک بستر تفریحی- فراغتی بدانیم تبعات آن در حوزه فرهنگ و سبک زندگی چیست و حکومت چه مسئولیتی در این زمینه دارد؟ _ آیا توسعه زیرساخت های لازم جهت بهره مندی آحاد مردم از فضای مجازی در شهرها و روستاهای کشو-ر نسبت به دیگر زیرساختهای مورد نیاز ازجمله در زمینه حمل ونقل، آب شرب، آموزش عمومی، مدیریت بحران، محیط زیست و...- در اولویت قرار دارد؛ چه چیزی اولویت داشتن یا نداشتن آن را تعیین می کند؟ و ... ۳ . براساس مقدمات فوق، و به منظور آشنایی با پاسخ های دیگر جوامع به پرسش های مزبور به نظر می رسد مروری بر سند سایبری ایالات متحده که در سپتامبر ۲۰۱۸ انتشار یافته، خالی از فایده نیست. علاوه بر این باید عنایت داشت که فضای مجازی و مسائل حاشیه ای آن برای ایالات متحده آمریکا نیز کم نبوده است؛ برخی از این موارد عبارتند از: - نقش آفرینی توییتر و یوتیوب در فتنه سال ۱۳۸۸ ایران، - شکست ویروس استاکس نت که با همکاری آمریکا و رژیم صهیونیستی طراحی شده بود، - انتشار اسناد محرمانه توسط سایت ویکی لیکس که از همکاری چینی ها، تایوانی ها و ... بهره می برد، فرار ادوارد اسنودن به روسیه که به افشای مواردی نظیر شنود مکالمات سران برخی کشورهای اتحادیه اروپا انجامید، - بازجویی چند ساعته هیلاری کلینتون به دلیل ابهامات درباره برخی ایمیل های او، - ادعای مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نفع دونالد ترامپ و ... . ۴ . یکی از تمایلات طبیعی فعالان عرصه سیاست پژوهی و قانونگذاری و به طور خاص، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اطلاع از تجارب سیاستگذاری در سایر جوامع است؛ مسئله ای که با توجه به افزایش نگارش اسناد بالادستی و ابلاغ سیاست های کلان در حوزه های مختلف طی سالیان اخیر، اهمیت مضاعفی یافته است. این تمایل به ویژه در حوزه های نوظهور و پر مناقشه ای مانند حوزه فضای مجازی از شدت بیشتری برخوردار است. بر این اساس، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی اقدام به انتشار ترجمه «سند استراتژی سایبری ملی ایالات متحده آمریکا» کرده است. با این وجود، بهره برداری کافی از سند مذکور که نمونه کامل یک سند سیاستی قلمداد می شود- نیازمند بیان نکاتی درباره مبانی شکل گیری این سند است؛ مبانی کلیدی که اگرچه در بخش مجزایی ذکر نشده اند اما در سراسر متن آن به چشم می آیند. ۵. ظهور رنسانس یا دوره نوزایی در قرن پانزدهم میلادی سبب پدید آمدن جنبش فرهنگی مهمی شد که زنجیره ای از انقلابات علمی، اصلاحات مذهبی و تحولات هنری در اروپا را به دنبال داشت. عصر روشنگری در قرون هفده و هجده اروپا نیز حامل پیام اصلی مدرنیته بود که درحقیقت اندیشه های برآمده از عصر رنسانس را تبیین کرده و توسعه بخشید. درنتیجه، اگرچه نمی توان سخن از رابطه ای علی به میان آورد اما روشنگری، بستر جنبشی فکری فلسفی در تاریخ تفکر غرب بود که انقلاب های عظیمی را در عرصه علم و فلسفه به وجود آورد و درنهایت باعث از میان رفتن کامل جهان بینی قرون وسطایی شد. به تبع تحولات شگرف فوق الذکر، در سال ۱۶۸۸ م. انقلاب انگلستان به ثمر نشست و پارلمان این کشور موفق شد نظام سیاسی کشور را به پادشاهی مشروطه تبدیل کند. بعدها و در سال ۱۷۷۶ م. مستعمرات آمریکایی که برای دورهای طولانی به بریتانیا وفادار بودند، استقلال خود را از این کشور اعلام کرده و سیاست های مالیاتی که انگلیسی ها بر آنها تحمیل می کردند را نقض حقوق طبیعی خویش دانستند. نتیجه به ثمر رسیدن انقلاب آمریکا، در سال ۱۷۸۷ میلادی نگارش و تصویب قانون اساسی ایالات متحده بود. منشور حقوق ایالات متحده نیز به سرعت در سال ۱۷۸۹ میلادی تصویب شد و حقوق طبیعی مشخصی را براساس ایدئال های لیبرالی به شهروندان خود اعطا کرد.