میلاد حسینی اواشانق

هر انسانی می خواهد خدای خود یا کسی که او و دنیای هستی اطرافش را به وجود آورده را بشناسد به عبارت دیگر انسان در فطرت خود در جست و جوی خدای خود می باشد. در این مقاله از روش کتابخانه ای و کیفی استفاده کرده ام. از دیدگاه اسلام، اعتقاد بر این است که مجموعه مفاهیم دینی و اعتقادی، اموری هستند که در سرشت اولیه و فطرت پاک کودک به ودیعه نهاده شده اند. از این تحقیق دریافته ایم که مفهوم خدا متناسب با سن کودک متغییر است. در سنین 7 و 8 سالگی که کودک تازه وارد دوره عملیاتی از دیدگاه پیاژه می شود کودک سعی می کند خدا را یک انسان فرض کند، یک انسان خارق العاده که توانایی های ویژه ای دارد. هدف این مقاله شناخت تفکر کودکان اول و دوم دبستان در مورد خدا و تاثیر آن در تعلیم و تربیت آنان می باشد. و این نتیجه حاصل شد که کودکان نمیتوانند مانند بزرگسالان شناخت در مورد خدا داشته باشند و شناختشان در حد یک انسان با توانایی های خارق العادست و میباست روش آموزش به آنها پر از هنر های نمایشی و صوتی و تصویری باشد.

خدا، کودکان پایه اول و دوم دبستان، آموزش، فطرت