پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های تصمیم گیری و ساختار قدرت در خانواده در زنان شاغل
عنوان مقاله: پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های تصمیم گیری و ساختار قدرت در خانواده در زنان شاغل
شناسه ملی مقاله: JR_JWFS-7-3_005
منتشر شده در در سال 1398
شناسه ملی مقاله: JR_JWFS-7-3_005
منتشر شده در در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:
علی حسینائی - گروه روان شناسی و علوم تربیتی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، گلستان، ایران
محمد کاویانی - گروه روان شناسی و علوم تربیتی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایران
خلاصه مقاله:
علی حسینائی - گروه روان شناسی و علوم تربیتی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، گلستان، ایران
محمد کاویانی - گروه روان شناسی و علوم تربیتی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایران
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های تصمیم گیری و ساختار قدرت در خانواده در زنان شاغل شهر شاهرود میباشد. در این پژوهش توصیفی- همبستگی، کلیه زنان شاغل شهر شاهرود به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند که از میان آنها با استفاده از جدول مورگان و نیز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحلهای، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. جهت جمع آوری دادهها نیز از پرسشنامههای استاندارد سبکهای تصمیم گیری اسکات و بروس (1995)، ساختار قدرت مهدوی و صبوری خسروشاهی (1382) و همچنین طلاق عاطفی گاتمن (1995) بهره برده شد. پس از جمعآوری پرسشنامهها، دادههای خام با استفاده از آزمونهای آماری همبستگی و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که از میان ابعاد مختلف سبکهای تصمیمگیری، سبکهای تصمیم گیری شهودی و عقلانی، از مهم ترین پیش بینی کنندههای طلاق عاطفی میباشند و ضریب بتا برای سبک های تصمیم گیری آنی، اجتنابی، شهودی و وابستگی مثبت، اما برای سبک تصمیمگیری عقلانی منفی میباشد. همچنین، هر سه بعد «شیوه اعمال قدرت»، «ساخت روابط قدرت» و «حوزهها و قلمرو اعمال قدرت» توانایی پیش بینی طلاق عاطفی را دارند. با توجه به اینکه سبک های تصمیم گیری و ساختار قدرت در خانواده، طلاق عاطفی را پیش بینی می کنند، می توان با بهبود وضعیت تصمیم گیری و اصلاح ساختار قدرت در خانواده به کاهش طلاق عاطفی در زنان شاغل شهر شاهرود کمک کرد.
کلمات کلیدی: سبکهای تصمیم گیری, ساختار قدرت, طلاق عاطفی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1163445/