قطبی‌شدن امنیت منطقه‌ای و ژئوپلیتیک آشوب در خاورمیانه

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 280

This Paper With 26 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JCKE-23-89_003

تاریخ نمایه سازی: 19 اسفند 1399

Abstract:

هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای قطبی‌شدن امنیت منطقه‌ای در خاورمیانه است. فرضیه‌ این است که قطبی‌شدن امنیت منطقه‌ای به ظهور و گسترش ژئوپلیتیک آشوب در خاورمیانه انجامیده است. روش پژوهش، کیفی است و از رهیافت ساختار هویت بری بوزان استفاده کرده‌ایم. نتایج نشان می‌دهند که ایالات متحده شرایط لازم برای بی‌ثبات‌سازی منطقه‌ای و تداوم فرایند آشوب و بی‌ثبات‌سازی را پی‌گیری می‌کند. در چنین شرایطی رویکرد ‌ایران باید مدیریت فضای آشوب‌زده و مدیریت بحران از طریق سازوکارهای معطوف به دیپلماسی و قدرت‌سازی باشد. آمریکا از «راهبرد ائتلاف‌سازی خوشه‌ای» برای مدیریت امنیت منطقه‌ای بهره گرفته است. الگوی رفتاری این بازیگران در مقابله با ایران،‌ ماهیت تهاجمی دارد. در تفکر راهبردی آمریکا، عدم تقارن منطقه‌ای غالباً از دیدگاه فناورانه قابل تصور است. در محیط عدم تقارن، معادله‌ی قدرت و معماری نیروهای مسلح، متفاوت از محیط کلاسیک و متقارن است؛ لذا موضوعاتی از جمله: «کاربرد نیروی انسانی»، «تسلیحات»، «منابع قدرت»، «معماری دفاعی»، «مهندسی امنیتی»، «فرماندهی و مدیریت» در محیط عدم تقارن کاملاً متفاوت با محیط کلاسیک است. هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای قطبی‌شدن امنیت منطقه‌ای در خاورمیانه است. فرضیه‌ این است که قطبی‌شدن امنیت منطقه‌ای به ظهور و گسترش ژئوپلیتیک آشوب در خاورمیانه انجامیده است. روش پژوهش، کیفی است و از رهیافت ساختار هویت بری بوزان استفاده کرده‌ایم. نتایج نشان می‌دهند که ایالات متحده شرایط لازم برای بی‌ثبات‌سازی منطقه‌ای و تداوم فرایند آشوب و بی‌ثبات‌سازی را پی‌گیری می‌کند. در چنین شرایطی رویکرد ‌ایران باید مدیریت فضای آشوب‌زده و مدیریت بحران از طریق سازوکارهای معطوف به دیپلماسی و قدرت‌سازی باشد. آمریکا از «راهبرد ائتلاف‌سازی خوشه‌ای» برای مدیریت امنیت منطقه‌ای بهره گرفته است. الگوی رفتاری این بازیگران در مقابله با ایران،‌ ماهیت تهاجمی دارد. در تفکر راهبردی آمریکا، عدم تقارن منطقه‌ای غالباً از دیدگاه فناورانه قابل تصور است. در محیط عدم تقارن، معادله‌ی قدرت و معماری نیروهای مسلح، متفاوت از محیط کلاسیک و متقارن است؛ لذا موضوعاتی از جمله: «کاربرد نیروی انسانی»، «تسلیحات»، «منابع قدرت»، «معماری دفاعی»، «مهندسی امنیتی»، «فرماندهی و مدیریت» در محیط عدم تقارن کاملاً متفاوت با محیط کلاسیک است.  

Authors

صدیقه خراسانی

دانشگاه ازاد اسلامی

ابراهیم متقی

دانشگاه تهران

عبدالرضا بای

دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر