نقد ساختاری کتاب اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم، براساس مدلهای تحلیل محتوای توصیفی و ارتباطی
عنوان مقاله: نقد ساختاری کتاب اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم، براساس مدلهای تحلیل محتوای توصیفی و ارتباطی
شناسه ملی مقاله: JR_JSAMT-24-46_007
منتشر شده در در سال 1399
شناسه ملی مقاله: JR_JSAMT-24-46_007
منتشر شده در در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:
سمیه السادات موسوی - دانشجوی دکتری گرایش اخلاق اسلامی، دانشگاه معارف اسلامی، قم، ایران
رضا حبیبی - دکترای فلسفه تعلیم و تربیت، مجتمع علوم انسانی پژوهشی، دبیر گروه مبانی اندیشه، قم، ایران
خلاصه مقاله:
سمیه السادات موسوی - دانشجوی دکتری گرایش اخلاق اسلامی، دانشگاه معارف اسلامی، قم، ایران
رضا حبیبی - دکترای فلسفه تعلیم و تربیت، مجتمع علوم انسانی پژوهشی، دبیر گروه مبانی اندیشه، قم، ایران
کتاب درسی بهلحاظ ساختاری شاخصهایی دارد که درسی بودن آن را نشان میدهد. در این ساختار، هر درس باید حداقل دارای معیارهای اهداف، مقدمه یا پیشسازماندهنده، متن، خلاصه، تمرین و منابعی برای مطالعة بیشتر - در حد مطلوب - باشد؛ در غیر آن، سطح کیفی آموزش کاهش مییابد. بنابراین، یکی از شیوههای اصلی برای ارزیابی کیفیت کتابهای درسی، نقد و بررسی آنها بهلحاظ شاخصهای ساختاری است. از آنجا که «درس اخلاق اسلامی» از دروس عمومی دانشجویان در کلیه رشتههای دانشگاهی است، در مقالة حاضر یکی از کتابهای نگارشیافته در این زمینه نقد شده و آن، اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم، اثر مهدی علیزاده و جمعی از پژوهشگران است که در سال 1389 تألیف کردهاند. روش استفاده شده برای نقد کتاب، روش تحلیل محتوای کمّی است. این تحلیل دارای هفت مدل در دو حوزة توصیفی و ارتباطی بوده، اما تنها امکان اجرای پنج مدل وجود داشت. نتایج پژوهش نشان میدهد که کتاب مورد نظر بهرغم برتری نسبت به کتابهای همتراز، بهلحاظ ساختاری، دارای اشکالات جدی و نیز فاقد بخشهای مهم مقدمه، خلاصه و منابعی برای مطالعه بیشتر است. براساس تحلیل محتوای توصیفی، 89 درصد اهداف و 36 درصد تمرینها مطلوب نیستند و براساس تحلیل محتوای ارتباطی، 92 درصد اهداف با محتوا مرتبطاند؛ اما میان 35 درصد اهداف با تمرینها ارتباطی وجود ندارد.
کلمات کلیدی: نقد ساختاری, کتابهای دانشگاهی, کتاب درسی, تحلیل محتوای توصیفی, تحلیل محتوای ارتباطی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1168729/