مقایسۀ داستان «سودابه و سیاوش» با «یوسف و زلیخا» ی منسوب به فردوسی

همان طوری که ادبیات ملت ها به نحوی از یکدیگر متاثر است. میان ادبیات آریایی و سامی نیز ارتباطات گسترده ای وجود دارد که از طریق مقایسه و تطابق آن با یکدیگر می توان بر میزان جنبه های مشترکی از احساسات، عواطف و آرزوهای فردی و جمعی در درون داستان ها پی برد؛ بنابراین مقایسه داستان «سودابه و سیاوش» با داستان «یوسف و زلیخا» ی منسوب به فردوسی هم از دریچه مشابهت ها و تمایزها قابل بررسی است و هم از زاویۀ رویدادها، زیرساخت ها و بینش ها رابطۀ ناگسستنی و عمیقی با یکدیگر دارد؛ بدین روی می توان اذعان کرد که زیرساخت عشق در داستان «سودابه و سیاوش» حماسی غنایی و در داستان «یوسف و زلیخا» کاملا غنایی است و از طرفی میزان تاثیرپذیری داستان «یوسف و زلیخا» از داستان «سودابه و سیاوش» هم به نحوی برجسته و چشمگیر است که از این زاویه می توان احتمال داد که قدامت داستان «سودابه و سیاوش» نسبت به داستان «یوسف و زلیخا» به مراتب بیشتر است همان طوری که ادبیات حماسی مقدم بر ادبیات غنایی بوده است.

Keywords:

داستان عاشقانه , سودابه و سیاوش , یوسف و زلیخا , عشق , ادبیات غنایی