حسین نوری مختار - کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان
علیرضا سالاری - کارشناسی پدافند غیرعامل، دانشگاه جامع علمی- کاربردی زاهدان

ادراك مفهوم مرز براي مردمان منطقة مرزي همراه با درگيري با وضعيت هايي در اين ابعاد گوناگون است و با توجه به اين نوع تجربه هاست كه ادراك آنان از زندگي شكل مي گيرد. فرهنگ به عنوان مؤلفه اي از ارزش هاي پذيرفته شده در هر جامعه، شيوه زندگي و عادات و رسوم، و هنجارهايي كه افراد از آن پيروي مي كنند، همواره موجد هويت و ضامن بقا و دوام جوامع بوده است. نتايج حاكياز وضعيت نامساعد مصرف كالاهاي فرهنگي در مقايسه با ميزان دسترسي به اين كالاهاست و به طور كلي پايين بودن سطح بهره وري فرهنگي در مناطق روستايي كشور را نشان مي دهد؛ گرچه دسترسي ها نيز وضعيت چندان مطلوبي ندارد. لكن نامساعدترين وضعيت ها همواره به مناطق مرزي كردستان و سيستان تعلق داشته است كه در جاي خود مسئله بسيار در خور تأملي است، در حالي كه بوشهر داراي وضعيت كاملاً متفاوتي است. بخشي از درون مايه هاي اصلي در اين پژوهش شامل «در مركز چرخة دلهره و اضطراب بودن (به واسطة اوضاع اضطراب زا احاطه شدن)، «كنترل نداشتن بر اوضاع و احساس سردرگمي»، «از مركز توجهات دور بودن (احساس فراموش شدگي)» و ... مي شوند. به طور كلي، يافته هاي اين پژوهش بيانگر اين است كه تجربة زندگي مرزنشيني براي شركت كنندگان در اين پژوهش از تفاوت هاي فرهنگي و زباني اي الهام مي گيرد كه چالش ها، مشكلات، و نگراني ها را تشديد مي كنند.

مرز، مناطق روستايي، امكانات فرهنگي، مصرف كالاهاي فرهنگي، مرزنشيني، نابرابري آموزشي