CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی داستان رستم و اسفندیار بر مبنای دیدگاه کلود برمون

عنوان مقاله: بررسی داستان رستم و اسفندیار بر مبنای دیدگاه کلود برمون
شناسه ملی مقاله: JR_RPLL-4-4_004
منتشر شده در در سال 1391
مشخصات نویسندگان مقاله:

علیرضا نبی لو - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم

خلاصه مقاله:
در این مقاله داستان رستم و اسفندیار که از داستان­های محوری شاهنامه است، بر اساس نظریة کلود برمون بررسی می‌شود. این دیدگاه با توجه به اینکه شکست و عدم توفیق قهرمان را نیز در نظر می­گیرد، با داستان مورد بحث مطابقت بیشتری دارد. این داستان بر اساس نظر برمون سه کارکردِ امکان یا استعداد، فرایند و پیامد را در خود دارد و همچنین در آن، سه توالی زنجیره‌ای، انضمامی و پیوندی را می­توان بررسی و تحلیل کرد. اسفندیار قبل از رفتن به زابلستان، اسفندیار در زابلستان و کشته شدن او سه توالی و پی­رفت فرعی روایت هستند که در ضمن یک توالی اصلی بیان شده‌اند. دیباچة داستان، سخن گفتن اسفندیار با مادر و پدر در مرحلة امکان قرار می­گیرد. رفتن اسفندیار به زابل و مجادله و مبارزة او با رستم و استمداد رستم از زال و سیمرغ در مرحلة فرایند، فعلیت، قطعیت یا گذار قرار می­گیرد. کشته شدن اسفندیار و مکاتبة رستم با گشتاسب نیز در مرحلة پیامد می­گنجد که نشان دهندة عدم توفیق قهرمان (اسفندیار)است. دو نوع شخصیت مورد نظر برمون؛ یعنی کنشگر و کنش پذیر را در اسفندیار و رستم می­توان دید و این روایت، تبدیل بهبودی به اغتشاش و برعکس آن است؛ یعنی تعادل اولیه برای اسفندیار و رستم به فقدان تعادل برای اسفندیار و نهایتاً برگشت تعادل برای رستم ختم می­شود. از دستاوردهای این مقاله نشان دادن هنر روایتگری و شگردهای داستان­سرایی بی­نظیر فردوسی است، زیرا تمام اجزای نظریة برمون در این داستان رعایت شده است. فردوسی تمام عناصر روایی مانند تغییر و تنوّع موقعیت­ها، تنظیم توالی پی­رفت­ها، توجه به حالات روانی و عملکرد شخصیت­ها و اختیار انتخاب دادن به قهرمان و خصم در گزینش هدف را مدنظر قرار داده است. 

کلمات کلیدی:
رستم و اسفندیار, کلود برمون, روایت, توالی, شگردهای روایی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1182806/