الهام سادات مغربی - دانشجو، هنر، موسسه آموزش عالی شیراز، شیراز، ایران
سارا احسنت - مدرس دانشگاه، موسسه آموزش عالی شیراز، شیراز، ایران

با توجه به آن که نگاره های شکل گرفته در هرکشوری ریشه در اعتقادات وتفکرات آن دارد واز طرفی رمز گشایی هنر برآمده ازاین اعتقادات بدون شناخت این باورها ممکن نیست در این پایان نامه با تعمق در تاثیر دگرگونی های جامعه ایران درآثارنقاشان دهه ی ۷۰ و ۸۰ سعی بر کشف وشناخت این عوامل وبررسی میزان تاثیرات آن برمولفه های زنانه آثار هنرمندان منتخبزن برآمده ایم. هنر در ایران خاصه روند هنر نگارگری تا نقاشی معاصربراساس شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ودر ارتباطمستقیم با نظام حکومتی دستخوش تغییروتحولات گوناگونی شده است.زنان نیزبه مثابه عضوی از این فضا در ادوار مختلفجایگاه وشان ومنزلت متفاوتی راتجربه می کند. برقراری حکومت اسلامی در ایران تقریبا همه ی هنرهایی که به شکلی زنانگیدر خود داشتندازجمله رقص، آوازخوانی، باله ومد یا به کلی کنار گذاشته یا محدود شدند، این در حاشیه نگاه داشته شدنوسرکوب خود را در آثارهنری معاصرپس از انقلاب ایران به شکلی تاریک یا اعتراضی نشان می دهد زنان در این آثار به صورتیجسورومبارز حاضرشده اندکه نوعی اعتراض به سرکوب اجتماعی خود است.نقاش معاصر که در این جامعه سکونت دارد وخواه و ناخواه، خانواده، نوع پرورش، نوع تفکرات جامعه، آیین ها، رسوم و آداب اجتماعی، نوع پوشاک در جامعه، نوع فرهنگحاکم، سیاست مطرح، قوانین مصوب دولتی و کشوری، و بسیار عوامل دیگر می تواند در ارائه و نمایش اثر هنری اش، چه درعنصر فرم و چه در عنصر محتوا دخیل باشد. این پایان نامه به روش توصیفی- تحلیلی با مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است.

مولفه های زنانه، نقاشی معاصر ایران، زنان نقاش، فمینیسم