صادق آراسته - کارشناس ارشد روانشناسی
زری اکرامی - کارشناس مراکز اختلالات یادگیری آموزش و پرورش استثنایی یاسوج

زمینه: تحولات اجتماعی دهه های گذشته در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات، چالش ها، مسایل ونیازهای جدید و متنوعی مواجه کرده است که از جمله آنها می توان به طلاق اشاره کرد. طرد اجتماعی، اختلال در مناسبات اجتماعی، عدم ارتباط با محیط بیرونی، فقدان همدلی و همرازی با دیگران از جمله پیامدهای طلاق است که کیفیت زندگی زنان مطلقه را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر رضایت از زندگی در زنان مطلقه انجام گرفت. روش: این مطالعه توصیفی بوده و جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان مطلقه ساکن در شهر یاسوج تشکیل داد. حجم نمونه تحقیق را تعداد ۱۶۷ نفر زن مطلقه که بصورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند تشکیل داد جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی شرر((۱۹۸۲، حمایت اجتماعی واکس((۱۹۸۶ و رضایت از زندگی دینر (۱۹۸۵) استفاده شد. از آزمون رگرسیون گام به گام جهت تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که از بین متغیر های سن، تحصیلات، وضعیت استقلال زندگی، خودکارآمدی، حمایت اجتماعی، سنوات طلاق و داشتن فرزند تحت تکفل، خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و سنوات طلاق توانایی پیش بینی رضایت از زندگی در زنان مطلقه را دارا می باشند. نتیجه گیری: مطالعات وضعیت رضایت از زندگی زنان مطلقه می تواند اطلاعات ارزشمندی در زمینه برنامه ریزی جهت افزایش توانمندیها و باورها، تشویق و ترغیب منابع حمایتی زنان مطلقه اعم از خانواده و جامعه در اختیار خانواده ها، مسئولان و سیاستگذاران امور اجتماعی و فرهنگی کشور قرار دهد.

طلاق، خودکارآمدی، حمایت اجتماعی، رضایت از زندگی.