درنگی در نواندیشیهای سلطانولد در عرصه ولایت
عنوان مقاله: درنگی در نواندیشیهای سلطانولد در عرصه ولایت
شناسه ملی مقاله: JR_PERLIT-70-235_009
منتشر شده در در سال 1396
شناسه ملی مقاله: JR_PERLIT-70-235_009
منتشر شده در در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:
رضا قاسم زاده - دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، ایران
حمیدرضا فرضی - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، ایران
علی دهقان - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، ایران
خلاصه مقاله:
رضا قاسم زاده - دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، ایران
حمیدرضا فرضی - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، ایران
علی دهقان - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، ایران
پس از توحید حضرت باری ـ تعالی ـ مبحث «ولی و ولایت»، یکی از مهمترین و در عین حال پیچیدهترین مباحث عرفان و تصوف اسلامی است. اهل عرفان از آغاز پیدایش این مکتب تاکنون با استناد به آیات قرآن کریم و سنت پیامبر(ص) و احادیث اهل بیت (ع) به تبیین و توضیح این مساله پرداختهاند. در این مقاله دیدگاههای سلطانولد درباره «ولی» و مقام «ولایت» بررسی شده است. بر اساس نتایج این پژوهش مشخص میشود که سلطانولد، معنای حقیقی ولایت را رویت باطنی جمال حضرت حق دانسته، معتقد است تنها کسانی شایسته پیشوایی هستند که بدین مرتبه رسیده باشند. در اندیشه او، اولیا، فرزندان جان و دل و وارث انبیا محسوب میشوند و اگرچه اطاعت از آنها برای رسیدن به سرمنزل مقصود از مسائل ضروری است، اما شناحت این انسانهای برگزیده حتی از شناخت خداوند هم دشوارتر است. وی همچنین اولیا را به چند گروه «متکبر و متواضع» و«مشهور و مستور» تقسیم میکند و بر این اعتقاد است که اولیا اگرچه از مقربان آستان خداوند محسوب میشوند، اما دارای درجات و مراتب مختلفند. علاوه بر این، سلطانولد قطب را شاه اولیا و مقصود غایی از آفرینش کائنات میداند.
کلمات کلیدی: سنت, مدرنیته, اجتماع, گیدنز, روانی پور
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1199746/