مناسبات عرفانی مشایخ آذربایجان با عارفان خراسان
عنوان مقاله: مناسبات عرفانی مشایخ آذربایجان با عارفان خراسان
شناسه ملی مقاله: JR_PERLIT-69-233_002
منتشر شده در در سال 1395
شناسه ملی مقاله: JR_PERLIT-69-233_002
منتشر شده در در سال 1395
مشخصات نویسندگان مقاله:
محمد طاهری خسروشاهی - دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز
خلاصه مقاله:
محمد طاهری خسروشاهی - دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز
همزمان با گسترش دامنه نفوذ فکری و روحانی مشایخ خراسان، شاهد گسترش نحلههای صوفیه در آذربایجان و ظهور چهرههای اصیل تصوف در این منطقه هستیم. نخستین صوفیان تبریز از سدههای سوم تا پنجم، در مبانی و اصول عمدتا به مکتب خراسان توجه داشتند و با آنچه در مکتب بغداد میگذشت، ناآشنا بودند. شیخ ابواسحاق ابراهیم بن یحیی جوینانی، نخستین چهره مکتب عرفان آذربایجان، از شاگردان بایزید بسطامی بود که تصوف خراسان به وسیله او به آذربایجان راه گشود. از دیگر چهرههای تصوف آذربایجان در این دوره، ابونصر شروانی از مریدان ابوسعید ابیالخیر است که او را باید واسطه انتقال مشرب خراسان به شروان در ناحیه اران (جمهوری آذربایجان) دانست. آذربایجان، در مقطعی پذیرای عارفان خراسان بود. مسافرتهای احمد غزالی، یحیی باخزری و نظامالدین غوری از این جمله است. همچنین دو روایت از هجویری در کشفالمحجوب، دلیلی دیگر براین ادعاست. مشایخ آذربایجان نه تنها در سدههای نخستین، که در دوران نضج و اوجگیری مکتب عرفان تبریز (سدههای ششم تا هشتم) نیز همچنان به خراسان توجه داشتند. آثارصوفیانه موجود در مجموعه خطی ارزشمند سفینه تبریز شاهد عدلی براین دعوی است. ما ضمن بیان شواهدی از متون درجه اول تصوف پیرامون مناسبات مشایخ آذربایجان و خراسان، درصدد تبیین این نکتهایم که مکتب عرفان تبریز، ضمن برخورداری از ویژگیهای منحصر عرفان آذربایجان، در طول تاریخ تصوف، به چشمه جوشان عرفان خراسان متصل و از آبشخور این چشمه سیراب بوده است.
کلمات کلیدی: مشایخ تبریز, پیران خراسان, مناسبات عرفانی, تصوف اسلامی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1199758/