نقش تعدیل کنندگی MTB بر رابطه بین ساختار مصارف سرمایه و عملکرد عملیاتی شرکت

هدف مدیریت حداکثر کردن ارزش بازاری یک شرکت و در نهایت، حداکثر نمودن ثروت سهامداران میباشد. سودآوری، نتیجه نهایی برنامه ها و تصمیمات مالی شرکت است. از آنجا که با افزایش سودآوری، ارزش بازار شرکت افزایش مییابد (سرلک و همکاران، (۱۳۹۴، میتوان با محاسبه ارزش بازار سهام و تغییر آن طی دوره های مختلف، به عملکرد شرکت، تغییر آن و میزان دستیابی به اهداف شرکت (عملکرد عملیاتی) پی برد. MTB برابر است با نسبت ارزش بازار دارایی ها (مصارف سرمایه) به ارزش دفتری آنها (محمودآبادی و مهتری، MTB .(۱۳۹۰، معیاری مبتنی بر ارزش دفتری یا ترازنامهای بوده و توسط فلتام و اولسون (۱۹۹۵) ارائه شده است (مشایخی و نصیری، .(۱۳۹۰ در سالهای اخیر، بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و اغلب هم برای پیشبینی سود به کار میرود (بهارمقدم و عباس زاده، .(۱۳۹۱ بدین ترتیب، افزایش سود سهامداران و تقسیم سود بیشتر، به افزایش تقاضا برای سهام شرکت و درنتیجه افزایش ارزش مصارف شرکت (ساختار داراییها)، منجر میشود. به این صورت است که، ارزش بازاری سهام شرکت با ارزش دفتری آن متفاوت خواهد شد. از جهتی دیگر، تغییر ارزش دفتری مصارف سرمایه (داراییها)، بر ساختار مصارف سرمایه تاثیر میگذارد. به عنوان مثال، زمانی که شرکت تصمیم به کاهش ارزش دفتری آن میگیرد (تقسیم سود میکند)، سود شرکت نیز کاهش خواهد یافت، زیرا این سود از عملیات شرکت خارج شده است. یعنی تغییر مصارف بر روی عملیات و درنتیجه عملکرد شرکت در آینده تاثیر میگذارد. تحقیق حاضر، به بررسی تاثیر MTB بر رابطه بین ساختار مصارف سرمایه و عملکرد عملیاتی شرکت پرداخته است. نمونه آماری تحقیق شامل ۱۲۹ شرکت از بین شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران، برای دوره پنج ساله ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴ میباشد، که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از طبقه بندی ISIC بورس اوراق بهادار تهران بدست آمد. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که، اهرم مالی بر رابطه بین ساختار مصارف سرمایه و عملکرد عملیاتی شرکت تاثیر دارد.

Keywords:

ساختار مصارف سرمایه , عملکرد عملیاتی , MTB