شکوه تبرا - کارشناس ارشد برنامه ریزی آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با تعارض های زناشویی زوجین متقاضی طلاق شهر دزفول انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق شهر دزفول در سال ۹۷-۹۸ بود. بر اساس سرشماری تعداد ۲۵۰ زوج متقاضی طلاق به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه تعارض های زناشویی، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بود. روش های آماری تحلیل فرضیه های پژوهش شامل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بود. بر طبق تحلیل رگرسیون به روش ورود رابطه مثبت و معناداری بین طرحواره های ناسازگار اولیه با تعارض های زناشویی زوجین متقاضی طلاق وجود داشت. همچنین رابطه منفی و معناداری بین راهبردهای تمرکز مثبت مجدد/برنامه ریزی، ارزیابی مثبت/دیدگاه وسیع تر و پذیرش با تعارض های زناشویی زوجین متقاضی طلاق وجود داشت.از سوی دیگر رابطه مثبت و معناداری بین راهبردهای سرزنش دیگران، سرزنش خود، نشخوار فکری و فاجعه آمیز کرن با تعارض های زناشویی زوجین متقاضی طلاق وجود داشت. بر طبق تحلیل رگرسیون به روش مرحله ای از بین طرحواره های ناسازگار اولیه، طرحواره های حوزه بریدگی/ طرد قوی ترین پیش بین تعارض های زناشویی بود که ۳۱ درصد از تغییرات تعارض های زناشویی زوجین متقاضی طلاق را تبیین کرد. از بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان هم راهبرد فاجعه آمیز کرن قوی ترین پیش بین تعارض های زناشویی زوجین متقاضی طلاق بود که ۵۳ درصد از تغییرات تعارض های زناشویی را تبیین کرد.

تعارض های زناشویی، طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، زوجین متقاضی طلاق