بررسی تطبیقی«پوچ گرایی» در آثار ساموئل بکت و صادق هدایت با تاکید بر رمان های«مالون می میردو «بوف کور»
This Paper With 25 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
تاریخ نمایه سازی: 23 اردیبهشت 1400
Abstract:
«پوچگرایی» تفکری است که ریشه در عوامل مختلفی مانند فقر آرمان، مادهگرایی، نداشتن هدف، مرگاندیشی، شکستها و... دارد که در ادوار مختلف به بحرانهای عمیقی در زندگی بشر منجر شده است. برخی «پوچگرایی» و «نیهیلیسم» را دو مقوله نزدیکبههم و حتی یکسان میدانند؛ ولی واقعیت این است که این دو ازلحاظ معنایی، تفاوتهایی با هم دارند؛ در نظر یک انسان پوچگرا، ارزشها و هدفها سقوط میکنند؛ اما در نیهیلیسم اساسا ارزش یا هدفی وجود ندارد. در میان نویسندگان معاصر افرادی همچون صادق هدایت نویسنده روشنفکر ایرانی و ساموئل بکت نویسنده و نمایشنامهنویس ایرلندی که بهحق او را «پدرخوانده پوچی» نامیدهاند، پیامآوران فلسفه پوچی هستند. هدف نویسندگان در این مقاله، بررسی تطبیقی «پوچگرایی» در آثار مشهور این دو نویسنده بزرگ با تاکید بر دو اثر معروف آنها به نامهای «مالون میمیرد» و «بوف کور» است. نوع پژوهش حاضر، توصیفی_تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانهای و فیشبرداری از کتابهای دو نویسنده و بررسی محتوای آثارشان است. مطالب جمعآوریشده مورد تحلیل نشان میدهد که این دو نویسنده از لحاظ فکری علاوه بر شباهتهای زیاد فکری، تفاوتهایی نیز با هم دارند؛ هر دو به تاثیر از مکتب سورئالیستی، محاکات را از عالم بیرون به عالم درون برده و با استفاده از افکار و خیالات خود، جهان را پوچ و یاسآلود نشان میدهند، با این تفاوت که عقاید و نظریات بکت در این داستان بیشتر به «پوچگرایی فلسفی» و عقاید هدایت به آراء و نظریات «نیهیلیستها» نزدیک است.
Keywords:
Authors
زبان و ادبیات فارسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه لرستان شهر خرم آباد کشور ایران
دانشگاه لرستان، ایران