CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

کاربرد«الگوی کنشگر» گرماس درنقد و تحلیل شخصیت های داستانی نادر ابراهیمی

عنوان مقاله: کاربرد«الگوی کنشگر» گرماس درنقد و تحلیل شخصیت های داستانی نادر ابراهیمی
شناسه ملی مقاله: JR_JPLLU-2-4_005
منتشر شده در در سال 1387
مشخصات نویسندگان مقاله:

مهیار علوی مقدم - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم سبزوار
سوسن پورشهرام - پژوهشگر و کارشناس ارشد زبان وادبیات فارسی

خلاصه مقاله:
هر داستان از پیوند استوار بین دو عنصر رویه یا سطح و ساختار تشکیل شده است. در حقیقت، ارزش هر داستان در زیبایی نهفته در آن است و که ساختار درست یک داستان، می‎تواند به زیبایی آن بیفزاید. بنابراین، شناخت ساختار روایی و توصیف و تشریح شخصیت های داستان، یکی از مهم ترین نکته ها در پژوهش های ادبی است و پژوهشگران نیز می‎کوشند از طریق کاربرد معنا شناسی، ارتباط بین شخصیت های داستانی را تبیین کنند. یکی از شیوه های جدید تبیین ارتباط شخصیت ها با یکدیگر، «الگوی کنشگر» گرماس است. گرماس،از ساختارگرایان و نظریه پردازان نشانه معناشناسی پیرو ولادیمیر پراپ، با مطالعه ساختارهای معنا و ادامهپژوهش‎های پراپ در سطحی گسترده، توانست فرضیه مدل کنشی را ارائه دهد. این الگوی کنشی با هدف نمایان ساختن نقش شخصیت ها مطرح شد و مفهوم حوزه‎های پیوند دهنده کنش و شخصیت، به شناخت شخصیت، کمک شایانی کرد. در این الگو، شمار کنشگرها به شش میرسد: فرستنده یا تحریک کننده، گیرنده، شیء ارزشی ، کنشگر بازدارنده و کنشگر یاری دهنده. در الگوی کنشی، کنشگر، گرانیگاه روایت به شمار می رود. کنشگر کسی یا چیزی است که کنش را انجام میدهد. واژهکنشگر از شخصیت داستانی فراتر میرود؛ زیرا کنشگر ممکن است فرد، شیء، گروه و یا واژهای مجرد و انتزاعی باشد. بهره مندی از شیوه های جدید، مانند الگوی کنشگر، در تحلیل شخصیت های داستانی، موجب می شود نگاه به متن های ادبی هر چه بیشتر علمی، آکادمیک و نظام مند شود. در این مقاله با کاربرد الگوی کنشگر گرماس، سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی۱ (خانه ای برای شب، دشنام و صدا که می پیچید) را بررسی کرده ایم.

کلمات کلیدی:
کنش, الگوی کنشگر, شخصیت‎پردازی, گرماس, نادر ابراهیمی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1209587/