مولود کریمی چریانی - کارشناس ارشد حقوق خصوصی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میمه

خشونت علیه زنان در افغانستان یکی از موارد عمده نگرانی را در گستره موضوعات مربوط به حقوق بشر تشکیل می دهد که بسیار ریشه دار و گسترده است. نا امنی و خشونت علیه زنان در زمان حکومت طالبان به اوج خود رسید و بعد از سقوط طالبان با تمام تلاشی که برای احقاق حقوق زنان شده است هنوز محدودیت های شدیدی برای زنان و د ختران افغان وجود دارد. حال سوال اصلی این است: چه عواملی باعث اعمال خشونت علیه زنان در افغانستان می شود؟ فرضیه مقاله آن است که دلیل اصلی آن را می توان در فرهنگ، آداب و رسوم، نگرش، طرز تفکر و شیوه زندگی در افغانستان و در معنای گسترده تر، در تفکرات افراطی از دین ریشه یابی کرد. شوهران، برادران و پدران عمده ترین مرتکبین خشونت علیه زنان را در افغانستان تشکیل می دهند اما رفتارهای اجتماعی و سنتی موجود چه در قالب نظام حاکم و یا در ساختارهای قبیله ای و عرفی مثل جرگه ها، شوراها به این خشونت موجود علیه زنان مشروعیت می بخشد. در این مقاله ابعاد مختلف خشونت علیه زنان و فقدان امنیت انسانی و همچنین آثار ناشی از آن بررسی می شود. نویسنده در این مقاله از روش توصیفی- تحلیل و بر اساس داده های آماری و همچنین فیش برداری کتابخانه ای به بررسی این موضوع پرداخته است.

افغانستان، امنیت انسانی، زنان و دختران، خشونت، نا امنی