درنگی بر نقد جامعه شناختی رمان و نظریه های رایج در مورد آن

جامعه شنا سی ادبیات در صدد ا ست پیوندهای پیدا و پنهانی را که در هر اثر ادبی به تنا سب مو ضوع و محتوای آن با واقعیتهای اجتماعی وجود دارد، تبیین و تفسیر کند. رمان، گونه نسبتا جدیدی است که در چند دهه اخیر، به اوج شکوفایی خود ر سیده ا ست.قابلیت وظرفیت بالای این گونه ادبی در بیان اندیشه ها ونظریه های مختلف در پرتو انعکاس مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی،توجه بسیاری را به خود معطوف کرده و بر رونق آن افزوده است.توجه به تاریخچه رمان و چگونگی پیدایش آن، دال بر پیوند ناگسستنی این گونه ادبی با تحولات جامعه مدرن است. جامعه شناسی رمان یکی از رویکردهای نسبتا نوین در ادبیات است که با نظریات جورج لوکاچ ۱۹۷۱) ۱۸۸۵ م.)، لوسین گلدمن و میخائیل باختین شناخته می شود. پژوهش حاضر کوشیده ا ست با ا ستفاده از روش توصیفی -تحلیلی به واکاوی مفهوم جامعه شناسی رمان و بررسی نظریه های رایج در این باره بپردازد.

Keywords:

جامعه شناسی , رمان , جورج لوکاچ , لوسین گلدمن , میخائیل باختین